یک نکته ی جالب در مورد قشم این است که مسافران زیادی از راه زمینی-دریایی به آن جا می آیند (چیزی که در مورد کیش صادق نیست). به نظرم می رسد یک دلیل این که کیفیت کالاها در بازار قشم پایین تر از کیش است، بروز نوعی جدایی گزینی (Segregation) در مسافران است و بازار مطابق سلایق و امکانات گردشگران توسعه یافته است، مسافران پردرآمدتر را کیش جذب می کند، لاجرم کالاهای کیفی تر در آن یافت می شود و گردشگران کم درآمدتر را قشم که هنوز هزینه های سفر به آن به اندازه ی کیش بالا نیست.
به نظرم قشم نباید تلاش کند پا جای پای کیش بگذارد و از آن تقلید کند، خصوصا به دلیل آن که مزیت های نسبی فراوانی هم دارد. قشم باید با سرمایه گذاری و مانور روی ابعادی که کیش فاقد آن است یا به آن نپرداخته، گردشگران خاص خودش را جذب کند.
به نظرم قشم نباید تلاش کند پا جای پای کیش بگذارد و از آن تقلید کند، خصوصا به دلیل آن که مزیت های نسبی فراوانی هم دارد. قشم باید با سرمایه گذاری و مانور روی ابعادی که کیش فاقد آن است یا به آن نپرداخته، گردشگران خاص خودش را جذب کند.
شرمنده که پا در کفش اقتصاددان ها کردم!! من فقط در مورد چیزهایی که «دیده ام» تفسیرهای خام ام را گفتم. یکی از کنجکاوی های ام در مورد مناطق آزاد، این است که چرا این مناطق که با هدف جذب سرمایه ی خارجی و رونق تولید در نظر گرفته شده اند، عملا به کانال های خروج سرمایه و رونق مصرف تبدیل شده اند؟ ظاهرا خاک این مملکت یک طوری است که همه ی فرمول ها در آن نتیجه ی معکوس به بار می آورد!!!
تصاویر: سنت حنابندان در قشم
تصاویر: سنت حنابندان در قشم
۱ نظر:
چه خوشگل ميكشه!!حالا اين خانومه داره رو دست خودت اين سنت رو پياده ميكنه؟؟
ارسال یک نظر