از خاطرات سفر حج امسال اش می گوید و این که چه طور حجاج دنیای اسلام شیفته احمدی نژاد بوده اند و با شگفتی از او به عنوان «مُعِزّ الاسلام» یاد می کرده اند و ایران را به خاطر داشتن او دارای موهبتی بزرگ می دانسته اند!! همین طور به دلیل داشتن نفت و انرژی هسته ای ایران را قدرتمند واوضاع مردم را «رو به راه» ارزیابی می کرده اند.
وقتی این ها را می گوید ناخودآگاه یاد اصطلاحی می افتم که می گویند: «بیرونش مردمو کشته، توش ما رو»!
از شوخی گذشته، این حکایت ها مرا در مورد چند نکته به دقت واداشت:
یکم - مانورهای تبلیغاتی رئیس جمهور ایران در منطقه سخت تاثیرگذار بوده است.
دوم - مردم منطقه مثل سران شان فکر نمی کنند. شکافی بین رفتار سران و خواست مردم منطقه هست. مردم برای دولتمردان شان رفتار دیگری –جز آن چه می بینند- را می پسندند.
سوم- مردم منطقه –برعکس ایران- از تبلیغات رسانه های غربی و داخلی شان خسته و به آن ها بی اعتماد شده اند و ترجیح می دهند مستندهای مهیج و خون آلود پرس تی وی و بخش های خبری العالم و الکوثر را تماشا کنند تا از حقایق جهان (بخوانید ایران، امریکا، خاورمیانه) آگاه شوند. (نگاهی به صفحه ی اول سایت پرس تی وی نشان میدهد که اساسا کشورها مبنای طبقه ی بندی اخبار هستند، نه اهمیت اخبار یا موضوع آن ها!آن ها در لیست خبری خود به ترتیب ایران، عراق، امریکا، فلسطین، پاکستان، افغانستان، جهان و خاورمیانه را نشانده اند. العالم اولویت خبری خود را عراق ، فلسطین ، لبنان ، آفریقا و جمهوری اسلامی ایران می داند، الکوثر 360 میلیون عرب منطقه و جهان را رسما مخاطب خود تعریف کرده است.)
چهارم- مردم منطقه احتمالا شدیدا گوش شان بدهکار تبلیغات و رسانه های رسمی ج.ا است. این موضوع لابد پرداخت هزینه ی سنگین تهیه و پخش برنامه در شبکه های Press TV روی «سیزده»، العالم روی «پنج» و الکوثر روی «سه» فرکانس ماهواره ای را توجیه می کند.
پنجم- رهاوردِ عینیِ محبوبیتِ ایران و دولتمردان اش در نزد افکار عمومی منطقه (و نه سران آن ها که حرف های درگوشی شان با «اجنبی ها» در ویکی لیکس فاش شد) برای ایران چه خواهد بود؟ سرمایه گذاری بر روی افکار عمومی خاورمیانه کجا و چگونه بازخواهد گشت؟ با توجه به ساخت سیاسی دولت های منطقه، «افکار عمومی» خاورمیانه و جهان عرب چگونه و با کدام قدرتی می توانند سیاست های منطقه ای یا جهانی را در قبال ایران تحت تاثیر قرار دهند؟
پ.ن. ضمنا از این به بعد هر وقت اخبار محبوبیت رئیس جمهور را در کشورهای منطقه در روزنامه ها خواندید، با ناباوری آه نکشید! باور کنید. راوی ای که من نقل پاراگراف اول این پست را از او آورده ام، آشنا و «ثقه» است! از من بپذیرید که او مورد اعتمادتر از روزنامه ها و صدا و سیمای ملی است.
وقتی این ها را می گوید ناخودآگاه یاد اصطلاحی می افتم که می گویند: «بیرونش مردمو کشته، توش ما رو»!
از شوخی گذشته، این حکایت ها مرا در مورد چند نکته به دقت واداشت:
یکم - مانورهای تبلیغاتی رئیس جمهور ایران در منطقه سخت تاثیرگذار بوده است.
دوم - مردم منطقه مثل سران شان فکر نمی کنند. شکافی بین رفتار سران و خواست مردم منطقه هست. مردم برای دولتمردان شان رفتار دیگری –جز آن چه می بینند- را می پسندند.
سوم- مردم منطقه –برعکس ایران- از تبلیغات رسانه های غربی و داخلی شان خسته و به آن ها بی اعتماد شده اند و ترجیح می دهند مستندهای مهیج و خون آلود پرس تی وی و بخش های خبری العالم و الکوثر را تماشا کنند تا از حقایق جهان (بخوانید ایران، امریکا، خاورمیانه) آگاه شوند. (نگاهی به صفحه ی اول سایت پرس تی وی نشان میدهد که اساسا کشورها مبنای طبقه ی بندی اخبار هستند، نه اهمیت اخبار یا موضوع آن ها!آن ها در لیست خبری خود به ترتیب ایران، عراق، امریکا، فلسطین، پاکستان، افغانستان، جهان و خاورمیانه را نشانده اند. العالم اولویت خبری خود را عراق ، فلسطین ، لبنان ، آفریقا و جمهوری اسلامی ایران می داند، الکوثر 360 میلیون عرب منطقه و جهان را رسما مخاطب خود تعریف کرده است.)
چهارم- مردم منطقه احتمالا شدیدا گوش شان بدهکار تبلیغات و رسانه های رسمی ج.ا است. این موضوع لابد پرداخت هزینه ی سنگین تهیه و پخش برنامه در شبکه های Press TV روی «سیزده»، العالم روی «پنج» و الکوثر روی «سه» فرکانس ماهواره ای را توجیه می کند.
پنجم- رهاوردِ عینیِ محبوبیتِ ایران و دولتمردان اش در نزد افکار عمومی منطقه (و نه سران آن ها که حرف های درگوشی شان با «اجنبی ها» در ویکی لیکس فاش شد) برای ایران چه خواهد بود؟ سرمایه گذاری بر روی افکار عمومی خاورمیانه کجا و چگونه بازخواهد گشت؟ با توجه به ساخت سیاسی دولت های منطقه، «افکار عمومی» خاورمیانه و جهان عرب چگونه و با کدام قدرتی می توانند سیاست های منطقه ای یا جهانی را در قبال ایران تحت تاثیر قرار دهند؟
پ.ن. ضمنا از این به بعد هر وقت اخبار محبوبیت رئیس جمهور را در کشورهای منطقه در روزنامه ها خواندید، با ناباوری آه نکشید! باور کنید. راوی ای که من نقل پاراگراف اول این پست را از او آورده ام، آشنا و «ثقه» است! از من بپذیرید که او مورد اعتمادتر از روزنامه ها و صدا و سیمای ملی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر