۲۱ بهمن، ۱۳۸۷

خواهد توانست آیا ...


« آقای خاتمی آن روزها تمام شد. آدم‌ها واقع‌بین شده‌اند و سیاست‌های ملموس طلب می‌کنند. فرق رییس جمهور و سرمقاله‌نویس روزنامه را خوب می‌فهمند و من نمی‌دانم شما چرا هنوز اصرار دارید که در قامت رییس جمهور مورد نیاز این روزها ظاهر نشوید. به همین خاطر هم نگران بودم که نکند فردا دوباره با همان صحبت‌های همیشگی قدیمی به میدان بیایید»
«سید بزرگ‌وار! از تریبون خطابه‌های گنگ و دوپهلو و متناقض پایین بیایید و گول تشویق اطرافیان‌تان را نخورید. به جایش این بار به مردم وعده‌های مشخص و روزمره بدهید.»
«حرف‌هایی از جنس اصلاح بوروکراسی و اقتصاد بزنید که این مخاطب اثر آن را در بلندمدت زندگی‌اش بفهمد و برایش منطقی و عملی جلوه کند. حرف هایی که در این آدم‌ها شور و امید جدیدی برای مشارکت در ساختن کشور خلق کند. آقای خاتمی در نقش اوباما ظاهر نشوید. با شعار تغییر نیایید. با شعار تدبیر بیایید. فراموش نکنید که برای خیلی از ما‌ها پیروزی شما یا رقیب‌تان در این شفاف‌ترین و قطبی‌ترین انتخاب تمامی سال‌های گذشته، نقطه عطفی در زندگی خواهد بود. سخت ممنونیم که از راحت خود گذشتید و خطر کردید ولی شما را به خدا ناامیدمان نکنید.»
حامد قدوسی به قول خودش در مرخصی سه ماهه است، اما گویا دل اش طاقت نیاورده است، نقل قول های بالا از یادداشت اخیر او است: آقای خاتمی ناامیدمان نکنید!