در اسطوره های بقا گفتم که اصلاح طلبان یا سبزها با شناسایی این اسطوره ها باید به دنبال راه های بی اثر کردن آن ها باشند. به نظرم یکی از آن راه ها برای اسطوره ی دوم این است که فعالان سیاسی و فرهنگی سبز نشان بدهند وابستگی مالی به خارج ندارند. این که موسوی در بیانیه های اش به صراحت از قدرت های خارجی برائت می جوید خوب است، اما به هیچ وجه کافی نیست. فعالان و حامیان سرشناس سبز باید به طور مستند «ثابت کنند» که دست و دامن شان از پول خارجی پاک است. (کسی هست که بتواند باور کند کسی که پول می دهد خط مشی تعیین نمی کند؟) بنابراین شائبه یا افشای هرگونه وابستگی –به خصوص مالی- فعالان شناخته شده ی سبز به کشورهای خارجی، مساوی است با تقویت اسطوره ی دوم (استقلال) به نفع حاکمیت. وابستگی انگی است که به سادگی می تواند عامه ی هواداران را در برابر فشارهای تبلیغاتی حاکمیت علیه جنبش آسیب پذیر کند و بدین ترتیب اقبال عمومی به جنبش را کاهش دهد. این نکته را به هیچ وجه نباید نادیده یا دست کم گرفت.
۲ نظر:
به نظرت چطور میشه این کار رو کرد. آیا تاکید زیاد رو این قضیه باعث نمیشه که طرف مقابل با ابزار تبلیغاتی ای که داره بیشتر از گذشته این قضیه رو تبلیغاتی کنه؟
چه راهی به نظرت می رسه؟
من فکر کردم راه اش را گفته ام! طرف مقابل کدام قضیه را تبلیغاتی کند؟ وابستگی یا استقلال اصلاح طلبان را؟! ما به عنوان هوادار حق داریم بدانیم کی پول خارجی می خورد.
یک بار یادم هست از نیمانامداری (وبلاگ ساز مخالف) خواندم که تعدادی از فعالان جنبش زنان ملک هایی را با همین پول ها برای تاسیس دفاتری در تهران خریده اند و بعدا به نفع خودشان فروخته اند! سوء استفاده و خیانت چه فرقی می کند از طرف کی باشد.
نیم نگاه
ارسال یک نظر