یک نکته ی جالبی که اخیرا توجه ام را جلب کرده این است که ما در حال خلق صورت های جدیدی از اخلاق در زمینه ی «امانت داری» هستیم.
این نکته را زمانی متوجه شدم که دو-سه هفته ی پیش مطلبی را به قصد خاصی در اختیار کسی گذاشته بودم، بعدا آمد گفت: «راستی یکی می خواست در مورد فلان موضوع اطلاعی داشته باشد، مطلب تان را دادم بخواند». غافلگیر شدم. هم به این دلیل که آن متن هنوز کامل نبود و نقص هایی داشت که نمی خواستم در جایی بدون اطلاع و کنترل خودم به عنوان کار من شناخته شود، دوم این که به هر حال حاصل چند ماه کار مشترک بود و تمایلی نداشتم به این شکل در اختیار کسی که نمی شناختم قرار بگیرد.
دیروز هم فلش ام را به کسی دادم تا چیزی برای ام کپی کند. بعدا به ام گفت: «ضمنا من فلان فولدر شما را دیدم که موضوع جالبی است و به کارم می خورد کپی کردم»! باز هم غافلگیر شدم! چون آن کار هم حاصل چندین ماه تمرکز عمدتا انفرادی ام روی موضوع بود و البته حقوق اش هم منحصر به من نبود.
اصلا مهم نیست ارزش کارهای مذکور چه قدر بوده، ممکن است حتی خوانندگان از تلف کردن وقت شان برای خواندن شان پشیمان بشوند! نکته ی جالب دراین جا این اخلاق جدیدی است که در میان افراد فرهنگی جامعه در حال شکل گیری است. می گویم «اخلاق جدید» زیرا در تناقض کامل با اخلاق امانت داری نیست (دست کم پس از ارتکاب به عملی که غیراخلاقی تلقی می شده، به کسی که صاحب حق تلقی می کرده اندش اطلاع داده اند که حق اش را نقض کرده اند. تبعا این شرافتمندانه تر از دزدی توی روز روشن است!). به علاوه به نظر می رسد حتی در نظر کنشگران این اعتراف و صداقت درعمل، خود فضیلتی اخلاقی پنداشته می شود (تحلیل این تفسیر کنشگران خیلی مهم و جالب باید باشد).
گذشته از مصداق ها به نظرم ظهور اصول اخلاقی جدید در نوع خودش موضوع خیلی جالبی است، هم از این منظر که چه عاملی در جامعه ی ما باعث نیاز به چنین اخلاقیاتی می شود و طی چه فرایندی این اتفاق می افتد، و هم از این نظر که چه پیامدهایی خواهد داشت. برای خود من کاوش در این اصول جدید اخلاقی در حوزه های مختلف کنجکاوی برانگیز شد؛ مایل ام دقیق تر نگاه کنم ببینم در زمینه های دیگر چه صورت های جدیدی بروز کرده و چگونه، چه مشابهت هایی بین آن ها است و مثلا چه علت های مشترکی می توانند داشته باشند... یا اصلا منظومه های اخلاقی که از یک ارزش اخلاقی بنیادی تغییرشکل یافته ریشه می گیرند... .
۲ نظر:
آخه من فکر نمی کردم اونچه آدمها روی وب می نویسن و در دسترس همه قرار می دن خوندنش اشکال داشته باشه. من شرمنده . عذر تقصیر می خوام و وبلاگ شمار رو از لیست گودرم حذف می کنم.
نیم نگاه:
یادم نیست گفته باشم "خوندنش اشکال داره" خانم قیس عزیز، بنابراین نیاز به عذرخواهی و شرمندگی نیست.
درباره حذف فید هم البته مختارید، موضوعی است که به خودتان مربوط می شود.
ممنون از توجه تان.
ارسال یک نظر