انگار که کشف مهمی را بخواهد با ما در میان بگذارد، می گوید: «علت این همه بی نظمی و ناکارایی در جامعه ی ما این است که افراد متخلف مجازات نمی شوند یا به اندازه ی کافی نمی شوند» و بعد مثالی می آورد از جریمه بعضی تخلفات رانندگی در ایران و آن را با کانادا مقایسه می کند. و بعد به به و چه چه از نظم و قانون و کارامدی و پیشرفت در کانادا که تازگی برای شرکت در کنفرانسی به آن جا رفته است.
وقتی حرف اش تمام می شود می گویم در چامعه ی ما نه تنها متخلفان مجازات و تنبیه نمی شوند، بلکه کسانی که کارشان را به خوبی انجام داده اند هرگز پاداش نمی بینند. منظورم البته معنای دقیق پاداش نیست. منظورم این است که اساسا محیط در جهتی عمل می کند که فرد هرچه بیش تر تلاش، جدیت، دقت، سرعت عمل، ابتکار عمل مفید به حال سیستم، دغدغه ی کیفیت و پایبندی به استانداردها، مراعات حال دیگران، رعایت قانون، مسوولیت پذیری و ... داشته باشد، بیش تر با مانع، کارشکنی، استرس، هزینه و ... مواجه می شود، و در عوض هرچه سمبل کارتر باشد بیشتر پاداش می بیند (نظریه ی مبادله را در نظر آورید). با این حساب فقط یک ابله ممکن است بخواهد خوب کار کند! به طور خلاصه، به نظر من رفتار محیط (محیط های مختلف) در جامعه ی ما نه تنها انگیزه بخش نیست، بلکه انگیزه کُش است. خوب، نتیجه چه خواهد بود؟ همین وضعی که داریم: بی انگیزه ها و تنبل ها کار نمی کنند، «زرنگ»ها با نقض قانون و فریبکاری صرفا به فکر تامین منافع شخصی شان خواهند بود و بالاخره باانگیزه ها و توانمندها پس زده می شوند یا با دیدن موانع و دیدن دو گروه پیشین پا پس می کشند.
در این حالت، چه کسی قرار است نظم، کارایی و پیشرفت را تأمین کند؟!
نتیجه مدیریتی: یک سیستم فقط در صورتی به حداکثر کارایی می رسد که ابلهان بیش تری را در خود جای داده باشد (البته در جامعه ما!).
۱ نظر:
تصور میکنم بهتر بود در این متن بجای استفاده از کلمه جامعه لغت فرهنگ را بکار می بردید.
رفتارهای غلط اجتماعی ایرانیان نتیجه فرهنگ غلطی است که بر ایرانیان حاکم است. در خارج از کشور نیز ایرانیان مدتها این فرهنگ غلط را همراه خود در جامعه جدید میکشند.
تغییر جامعه کاری است گسترده و از یک گروه و یا فرد نیمتوان انتظار انرا داشت اما تغییر فرهنگ در محدوده ای خاص ( خانواده دوستان و..) از یک گروه کوچک هم امکان پذیر است.
ارزوی من ان است که نیروهای اجتماعی در ایران درکنار تلاش برای تغییر شرایط اجتماعی به تغییر ات کوچک فرهنگی در محدوده زندگی خود نیز بپردازند.
ارسال یک نظر