۱۹ مرداد، ۱۳۹۲

شرجی

نه رنگین کمان چتری می گشاید
و نه سیلابی روان می شود
از دره ها...
تنها هوایی سنگین و نفس گیر
برجای می ماند
از رگبار تند و ناگهانی تابستان!

۱۶ مرداد، ۱۳۹۲

زخمی

مثل زخمی تازه که اولش خونابه دارد، باید مراقبت شود که دوباره به جایی برخورد نکند، درد و سوزش اش باعث میشود مرتبا توجه آدم را جلب کند ، باید به اش رسیدگی کرد. هی به اش نگاه کرد، وارسی کرد، شستشو داد، آنتی بیوتیک مصرف کرد و ... . بعد آرام آرام رو به بهبود می گذارد، پوست نو در می آورد که اول همرنگ بقیه ی قسمت های پوست نیست، بعد به آرامی یکدست می شود و فراموش می شود که روزی زخمی بر آن بوده، گاهی هم رد زخم باقی می ماند اگرچه دیگر دردی ندارد و فقط وقت هایی که چشم ات به اش می  افتد یاد آن زخم و دردش می افتی...