۰۹ فروردین، ۱۳۹۳

نوجوانی در آینده

یک زمانی بچه ای که حرف ها و فحش های ناجور از دهان اش در می آمد، نشانه ی والدینی بود که بچه شان توی کوچه بزرگ شده. حالا توی اتاق خواب شان چیزهایی یاد می گیرند که والدین شان یاد نگرفته اند!

 امروز دخترک که طنز و کمیک استریپ دوست دارد و چند روزی است «ترول» را روی اینترنت کشف کرده، آمده چند تا ترول برای من مثل جوک تعریف می کند. یک بار به اش گفته ام که این ترول ها مال آدم بزرگ ها است، برای همین او ممکن است معنی بعضی های شان را نفهمد. می گوید مهم نیست. (او عادت دارد که چیزهایی را هم که نمی فهمد بخواند!) امروز کلمه هایی ازش می شنوم که حتی بلد نیست درست تلفظ شان کند، اما  فحش های رکیکی هستند که خود من شاید در بیست سالگی یا دیرتر برای اولین بار شنیده باشم شان، و همین چند روز پیش معنی واقعی شان را فهمیده ام!!! (اِند پاستوریزه!). می مانم که چه واکنشی نشان بدهم. تلفظ درست کلمه را بگویم!؟ اگر معنی اش را پرسید؟! فقط می گویم:« این کلمه رو دیگه نگو، حرف خیلی بدی ه، فحش خیلی زشتی ه، معنی بدی داره». شرمگینانه می خندد و می گوید:«اِ! من فکر کردم اسم اون آدم ترول ه هست... حالا معنی ش چی ه؟». به تکرار همان جمله های قبلی اکتفا می کنم...

راست اش برای ام متصور نیست که نوجوانی با این دسترسی گسترده ی رسانه ای چه شکلی خواهد بود؟ بیش تر نگران ام که منجر به سطحی شدن، پراکندگی توجه و تلاش بچه بشود. هرچند بیش تر منتظر غافلگیر شدن ام با چیزهایی هستم که هرگز فکرش را نکرده بوده ام....

۲۰ اسفند، ۱۳۹۲

آیا پروژه های عظیم تجاری جدید الاحداث در مشهد موفق خواهند بود؟

در سال های اخیر پروژه های تجاری متعددی در مشهد به بهره برداری رسیده است و هم اکنون نیز به جز پروژه های متوسط، چندین پروژه¬ی بزرگ مقیاس در حال اجرا است. سؤالی که مدت ها است ذهن مرا مشغول کرده این است که در صورت بهره برداری از همه ی این پروژه ها آیا صاحبان واحدهای تجاری این پروژه ها به موفقیت در کسب و کار دست خواهند یافت؟ این نوشتار در پی تحلیل وضعیت موجود و پیش بینی یک احتمال برای آینده است.

اصلی ترین استدلال سازندگان این بازارها و پروژه های عظیم تجاری، بر استناد به حضور میلیون ها گردشگری مبتنی است که سالانه به این شهر سفر می کنند. آن ها معتقدند حجم بالای گردشگران به عنوان مشتری، رونق دهنده ی کسب و کار واحدهای این پروژه ها است. آیا این استدلال درست است؟

بگذارید مثال ملموس تری بزنم: از یک زمانی به بعد (شاید حدود 3-4 دهه پیش به این طرف) بر اساس مجموعه ای از شواهد، افراد به این نتیجه رسیدند که داشتن تحصیلات عالی میتواند منجر به دست یابی به موقعیت های شغلی بهتر و با امنیت شغلی بالاتری شود. از آن زمان بسیاری از جوانان به تحصیلات دانشگاهی رو آوردند. با این حال افزایش تعداد جوانان تحصیل کرده متناسب با افزایش موقعیت های شغلی بالا به ویژه در مشاغل اداری و دولتی که مطلوب اغلب تحصیل کرده گان بوده و هست، نبود. نتیجه این شد که یک استراتژی که زمانی برای افراد معدودی موفقیت به همراه آورده بود، وقتی توسط افراد زیادی به طور همزمان دنبال شد، منجر به ناکامی شد.

به نظرم آینده ی پروژه های عظیم تجاری مشهد را نیز می توان به همین قیاس تحلیل کرد. استراتژی تاسیس مجتمع های تجاری عظیم در ابتدای رونق اقتصادی و رونق گردشگری در کشور، در مدت محدودی برای تعداد محدود این پروژه های تجاری، موفقیت به دنبال داشت. اما آیا تضمینی وجود دارد که وقتی تعداد این مجتمع بسیار زیاد شود، و شیب افزایش عرضه (افزایش تعداد واحدهای تجاری) بیش از تقاضا (گردشگرِ خریدار) باشد، باز هم حساب دخل و خرج این واحدها جور در بیاید؟

حال به تحلیل فوق داده های زیر را نیز اضافه کنید. این داده ها مستقیما با میزان تقاضا مرتبط است. به نظر من برآوردهای تحلیلگران اقتصادی این پروژه ها به دلیل کم توجهی به این اطلاعات، احتمالا زیاد دقیق نیست!


1. تعداد گردشگران مشهد بین 15-30 میلیون نفر توسط مراجع مختلف اعلام شده است. اختلافی که به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست اگر بخواهیم محاسبات اقتصادی انجام دهیم. مهم ترین توجیه بعضی از این پروژه ها استناد به این ارقام و معمولا تمایل به رقم بالاتر (مثلا 25-30 میلیون گردشگر در سال) است. پرواضح است که هرگونه خطا در برآورد تعداد گردشگران میتواند به خطاهایی فاحش در برآورد بازده اقتصادی این پروژه ها بینجامد.

2. بنا به آمارهای موجود، مشهد در سال های اخیر با کاهش زمان ماندگاری گردشگران مواجه بوده است، این یعنی زمان کمتر برای بازارگردی و خرید نسبت به سال های گذشته.

3. گردشگر مشهد نوعاً ثروتمند نیست. اگرچه آمار رسمی ای در دست نیست، اما شواهد تجربی نشان میدهد نسبت قابل ملاحظه ای از گردشگران مشهد را افراد نه چندان ثروتمند تشکیل می دهند. یکی از این شواهد آمارهایی است که هتل داران در مورد ضریب پایین اشغال تخت های شان در طول سال ارائه میدهند.  تبعا قدرت خرید گردشگران کم بضاعت تر زیاد نیست.

4. گردشگری بین المللی مشهد که یکی از چشم امیدهای دست اندرکاران احداث بازارها است، بسیار محدود است. گردشگران مشهد عمدتا محدود به گردشگران مذهبی می شوند. به علت این که جاذبه گردشگری مذهبی آن نوعاً شیعی است، حجم زیادی از گردشگران نسبتا ثروتمند جهان اسلام را نمی تواند جذب کند (مثل مالزی و ترکیه) و تنها معدودی از شیعیان ثروتمند منطقه به مشهد می آیند.

5. به جز تعداد بسیار زیاد واحدهای تجاری تازه تاسیس و در دست احداث (که خود به معنی افزایش عرضه است)، خوب است این اطلاع را هم برای تحلیل دقیق تر اضافه کنیم که: این واحدهای تجاری به دلیل نوسازتر و معمولا مدرن تر بودن، و افزایش قیمت زمین و ساختمان در شهر، به قیمت های بسیار بالایی فروخته یا به اجاره داده می شوند. این امر احتمالا منجر به آن می شود که صاحبان این کسب و کارها، به ناچار کالای خود را به قیمت نسبتا گران تری عرضه کنند (شواهد عینی تأییدکننده ای بر این مدعا وجود دارد). با این حساب ما با تعداد بسیار زیادی واحد تجاری مواجه هستیم که کالاهایی با قیمت های نسبتا گرانی عرضه می کنند.


در مجموع، مهم ترین ادعای نوشتار حاضر این است که رو آوردن همزمان کنشگران متعدد (احداث کنندگان بازارها) به استراتژی ای که زمانی (در هنگام محدود بودن کنشگران)، موفق بوده است، منجر به شکاف ناگهانی عرضه و تقاضای کالا خواهد شد و نتیجه ای به جز آن چه در زمان محدود بودن بازارها رخ می داد، به بار خواهد آورد. این امر موفقیت تجاری بازارهای جدید را با ابهام و تهدید مواجه میکند.