۲۵ آذر، ۱۳۸۶

آدم دماغ گنده‌

1. می‌خواهم اعترافی بکنم! وسوسه‌ای شیطانی در من هست که همیشه سخت نگران‌ام یک روز بالاخره تسلیم‌اش بشوم! هر وقت کسی را می‌بینم که بینی‌اش را جراحی کرده که خوش‌فرم بشود، بدجوری تن‌ام می‌خارد که ازش بپرسم: «ببخشین، شما دماغ‌تون قبل از عمل خیلی ضایع بود؟»


2. گرچه شاید کمی دیر، تازه‌گی متوجه شده‌‌ام دماغ خودم هم کمی تا قسمتی توی آفساید است. ده سال پیش دوستی داشتم که به‌ام می‌گفت امیدوار است اگر من بچه‌دار شدم، بچه‌ام فرم بینی را از مادرش به ارث نبرد! آن موقع اصلاً توی مود این حرف‌ها نبودم و گرچه او بین شوخی و جدی این حرف را می‌زد، من فقط می‌خندیدم! حالا تازه در آینه می‌بینم که حقیقتی در حرف‌اش بوده است!

3. راستی شما جراحی می شناسید که دماغ‌گنده‌گی آدم ها را رفع کند؟

۴ نظر:

ناشناس گفت...

جان من این کار رو نکنین. یه لبخند توی ینه به خودتون بزنین. یه لبخند ناگهانی. اونوقت م یبینین لبخند همیشه شکوفای شما و برق پر ارنژی نگاه و چهره خندانتون نمی ذاره هیچ چیز دیگه ای دیده بشه.

ناشناس گفت...

حالا چی شده که اومدین تو «مود» این حرفا؟

ناشناس گفت...

آره. حال و هوای « نیم نگاه» کمی با قبل متفاوته. قبلا ها بیشتر مایل به خاکستری بود و این روزها کمی نارنجی بنظر میرسه. (خیلی هم خوبه)

راستی « انعکاس » هم خیلی زیباست.

ناشناس گفت...

عجیب و باورنکردنی!
نشان می دهد زنان به هر درجه از دانایی که رسیده باشند، نیاز دارند که زیبا باشند و جلوه کنند.
البته من در کل با قرار داشتن در اوج مخالف نیستم؛ هر چند اگر از راه های غیرطبیعی باشد.