۱۴ مرداد، ۱۳۸۷

نقاشی

دخترک پنج ساله ی همسایه دفترنقاشی و بسته ی ماژیک نوی اش را با ذوق و شوق نشان ام می دهد. دفترش را باز می کنم و ورق می زنم، خانه و آدم کشیده است: یک زن با موهای به غایت بلند و رنگین، و دامنی با رنگ های شاد، دست هاش انگشت ندارند، کفش پاشنه دار پوشیده و چشم هاش مژه ندارند اما بالای چشم هاش غیر از ابرو خط افقی دیگری هم دیده می شود، می پرسم: «این خط چیه پریسا؟» با لبخند و لحنی عاقل اندر سفیه می گوید: «خط چشمشه دیگه».

این که زن نقاشی او چنین موجود ناقص الخلقه و عجیبی است تصادفی یا تنها ناشی از ناشی گری او در نقاشی نیست؛ این همان زنی است که او این روزها همه جا می بیند و همو را کشیده است.

هیچ نظری موجود نیست: