۰۷ شهریور، ۱۳۸۸

رسانه یا پیام


فکر می کنم گره جریان اصلاحات حتی «نداشتن رسانه» و «شنیده نشدن» نیست، بلکه نداشتن «پیامی» است که برای مخالفان آن در میان مردم (نه سیاسیون) «فهم شدنی» باشد. این را زمانی متوجه می شوم که با مردمی از جناح مخلف اصلاحات وارد گفت و گوهای کوتاه می شوم، زمانی که استدلال های مخالفان اصلاحات را قبل و بعد از انتخابات و حتی در خلال صحبت درباره ی خبرهای فجایع رخ داده در دو ماه اخیر شنیده ام و می شنوم. حالا دیگر کم کم حتی دارم شک می کنم که اصلا بشود پیامی تولید کرد که برای اینان فهم شدنی و پذیرفتنی باشد، اختلاف نظر ریشه ی بنیادی دارد که بعید می دانم با «رسانه» و «اطلاع رسانی» حل بشود.به قول مُد این روزهای سیاسیون و رسانه های محافظه کار «زاویه» بین ما و آن ها خیلی بزرگ شده است. به نظرم الان اصلا نقطه ضعف اصلی جریان اصلاحات بی تریبون بودن نیست، و حتی به حال محافظه کاران که صدا و سیما را انحصارا در دست دارد نباید غبطه خورد، رسانه ی آن ها هم اگرچه فراگیر است اما هرگز در این ماه های اخیر نتوانسته عددی از خیل مخاالفان را به موافق خود و جریانی که از آن دفاع می کند تبدیل کند. آیا پخش اخبار و تحلیل های جهت دار و حتی پخش دادگاه های جنجالی توانسته نظر کسی از مخالفان را جلب کند و به اردوگاه موافقان بکشاندش؟!

با این استدلال می خواهم بگویم اصلاح طلبان خود را فریب داده اند اگر «نداشتن رسانه» و «سانسور» و «فیلترینگ» را بهانه کنند. قضیه بسیار جدی تر از وجود و عدم رسانه ای آزاد و فراگیر است. مردم ما مردمی «شفاهی»اند. اگر پیامی با ذهنیات و نیازهای شان جور در بیاید، سینه به سینه (و امروز دست کم با کمک sms و بلوتوث که ابزارهایی بسیار پرنفوذتر و فراگیرتر از اینترنت و روزنامه در کشور ما هستند) آن را منتقل خواهند کرد، مشکل در فقدان «پیام»ی است که شکاف فکری بنیادین بین دو گروه مردم مدافع و مخالف اصلاحات را پر کند.

۱ نظر:

احمد ابوالفتحی گفت...

تجربه‌ی من در برخورد با آدم‌های مختلف ایرانی می‌گوید یک خط اول این نوشته کاملن صحیح است اما همین تجربه می‌گوید کسانی که بتوان آنها را "مخالف اصلاحات" نامید بخش قابل توجهی از اجتماع را تشکیل نمی‌دهند. کسانی که خود را "اصلاح‌طلب" می‌دانند هم چنین حالتی دارند و هر دوی این دو گروه مخاطب هدفی دارند که بخش قابل توجه اجتماع ایرانی را تشکیل می‌دهد. بخش دوم خردادی اصلاح طلب‌ها در سال 76 توانست پیام "فهم شدنی" برای این بخش را تولید کند و پس از آن دچار بحران تولید پیام شد؛ ما با "مخالفان اصلاحات" زاویه داشته‌ایم و داریم اما مسئله چیز دیگری است. مشکل این نیست که آنها زبان ما را نمی‌فهمند "همان طور که ما زبان آنها را نمی‌فهمیم؛ ما می‌فهمیم که حجت شرعی به واقع چه معنایی دارد؟" مشکل این است که آنهایی که وسط این دو سر طیف قرار دارند زبان ما را نمی‌فهمند. مبحث مهم تولید پیام نباید با بحث ارتباط اصلاح‌طلب/ بنیادگرا خلط شود.