۰۳ فروردین، ۱۳۹۰

تبریک های امسال

توی بعضی ایمیل ها و اسمس های تبریکی که امسال دریافت کردم یک حال و هوای دیگری بود. حسی از غم و نومیدی و در عین حال امیدی مبهم به آینده. ظهور چنین حس و حالی در تبریک های نوروزی پدیده ی کاملا جدیدی بود. اگرچه خیلی ایمیل باز نیستم، در یک-دو هفته ی منتهی به نوروز هم پیام های دیگری حاوی شعر و کلیپ به دستم رسید که محتوای مشابهی داشتند.

اگر نمونه ی دوستانی که به من ایمیل و اسمس زدند مشت نمونه ی خروار فرض کنیم -که البته نه خیلی غلط است نه خیلی درست، این پیام ها نشانه ی شیوع یک جور سرخوردگی در میان تحصیل کرده ها (یا دست کم بخشی از آن ها) است، اما در عین حال آن امید مبهم نشان دهنده ی یک باور عمومی به این است که وضع موجود -چنان که هست- نمی تواند مدتی خیلی طولانی دوام بیاورد. آیا این یک واکنش روانی به شرایط فشار و بند و بست فزاینده است؟ نوعی توهم است؟ یا نشانه هایی واقع بینانه از تحولات پیش رو بنا به مقایسه های تاریخی پیش چشم افراد است که آن ها را به چنین قضاوتی –هرچند مبهم و کمرنگ- سوق می دهد؟

هیچ نظری موجود نیست: