فقط باید یک بچه ی بی میل و بد اَدا در غذا خوردن داشته باشی (که اگر پدرش با هزار ترفند روزی دو بار به اش غذا ندهد احتمالا از سوء تغذیه هلاک خواهد شد)؛ تا وقتی دخترکی هم سن و سال اش را می بینی که با چه دقت و ظرافتی قاشق و چنگال به دست می گیرد و گوشت های غذای اش را خرد می کند و بدون آن که هی بگوید «سیر شدم»، «خوابم میاد»، «خسته شدم»؛ تمام غذای اش را می خورد، حسابی لذت ببری!
و فقط باید چنان بچه ای داشته باشی که بفهمی مادر خودت تا حالا (و هنوز هم!) چه قدر از طرز غذا خوردن ات رنج برده است!