۰۴ فروردین، ۱۳۸۹

قشم

قشم جزیره ی بسیار زیبا و شگفت انگیزی بود، افسوس که زیر تلی از کالاهای بنجل، کم کیفیت و درجه چندم چینی، شگفتی های اش کم تر دیده می شد. این جزیره ی بزرگ که آوازه اش کوچک تر ازابعادش است، بزرگ ترین جزیره ی خلیج فارس است که پر است از جانواران گوناگون، گیاهان شگفت انگیز، ساحل ها و ناهمواری های عجیب و خیره کننده، و حتی آثار تاریخی. به نظر می رسد بیش از آن که ارزش سرمایه گذاری برای توریست تجاری داشته باشد، جان می دهد برای اکوتوریسم. ولی ظاهرا قرار است رقیبی برای کیش بشود و هم اکنون آن طور که بیلبوردهای تبلیغاتی شهادت می دادند طرح های سرمایه گذاری متعددی برای احداث مراکز تجاری عظیم در دست برنامه ریزی و اجرا است. گرچه من شک دارم واقعا بازار کشش این همه مجتمع تجاری را داشته باشد و درست است که قشم این روزها، اقبال بلندی پیدا کرده و مسافران زیادی از نقاط مختلف کشور را به سمت خود می کشاند، اما آیا رونق بازار برای این همه طرح تجاری که درآینده به بهره برداری خواهد رسید -و احتمالا تعادل عرضه و تقاضا را به هم خواهد زد- پایدار خواهد ماند؟ خصوصا که احتمالا به مرور هزینه های سفر، و نیز هزینه های تجارت در قشم بالاتر خواهد رفت. آیا قشم خواهد توانست در رقابت با کیش برنده ی جذب گردشگر، یا دست کم شانه به شانه باشد؟ خصوصا اگر فقط بخواهد به جذابیت تجاری خود اکتفا کند.
یک نکته ی جالب در مورد قشم این است که مسافران زیادی از راه زمینی-دریایی به آن جا می آیند (چیزی که در مورد کیش صادق نیست). به نظرم می رسد یک دلیل این که کیفیت کالاها در بازار قشم پایین تر از کیش است، بروز نوعی جدایی گزینی (Segregation) در مسافران است و بازار مطابق سلایق و امکانات گردشگران توسعه یافته است، مسافران پردرآمدتر را کیش جذب می کند، لاجرم کالاهای کیفی تر در آن یافت می شود و گردشگران کم درآمدتر را قشم که هنوز هزینه های سفر به آن به اندازه ی کیش بالا نیست.
به نظرم قشم نباید تلاش کند پا جای پای کیش بگذارد و از آن تقلید کند، خصوصا به دلیل آن که مزیت های نسبی فراوانی هم دارد. قشم باید با سرمایه گذاری و مانور روی ابعادی که کیش فاقد آن است یا به آن نپرداخته، گردشگران خاص خودش را جذب کند.
شرمنده که پا در کفش اقتصاددان ها کردم!! من فقط در مورد چیزهایی که «دیده ام» تفسیرهای خام ام را گفتم. یکی از کنجکاوی های ام در مورد مناطق آزاد، این است که چرا این مناطق که با هدف جذب سرمایه ی خارجی و رونق تولید در نظر گرفته شده اند، عملا به کانال های خروج سرمایه و رونق مصرف تبدیل شده اند؟ ظاهرا خاک این مملکت یک طوری است که همه ی فرمول ها در آن نتیجه ی معکوس به بار می آورد!!!

تصاویر: سنت حنابندان در قشم





۱ نظر:

عاطفه گفت...

چه خوشگل ميكشه!!حالا اين خانومه داره رو دست خودت اين سنت رو پياده ميكنه؟؟