۰۹ خرداد، ۱۳۸۹

آداب فورواردبازی


خوب است که با هم ایمیل های بامزه و جالبی که می گیریم مبادله کنیم، هم برای تفریح و تفنن، هم برای این که وقتی هیچ حرفی نداریم اما دوست داریم رابطه مان را با کسی زنده نگه داریم و بداند که به یادش هستیم، گاهی از این جور ایمیل ها هم بفرستیم. به نظر من اما هر چیزی آدابی دارد! من دو-سه تا نکته را به عنوان آداب من درآوردی فوراردبازی در این مورد رعایت می کنم:
یکی این که «هر» ایمیلی را برای همه فوروارد نمی کنم، سعی می کنم سلیقه و به اصطلاح فازی که طرف مقابل توش هست در نظر بگیرم، به علاوه ی نوع رابطه و فاصله ای که با او دارم در انتخاب آدرس هایی که توی لیست گیرندگان ایمیل های فورواردی ام می گذارم اهمیت دارد. هر چیزی را برای هر کسی نمی فرستم.
دوم این که هر از گاهی مقدمه ای، نکته ای، نظری، چیزی در حد یک-دو-سه جمله پیش از متن اصلی ایمیل فورواردی (باز مطابق سلیقه گیرندگان و رابطه ای که با آن ها دارم) اضافه می کنم تا معلوم باشد یک آدم این ایمیل را فرستاده نه یک روبات فورواردکننده!
و سوم این که وقتی ایمیل فورواردی می گیرم، خصوصا از کسانی که زیاد مطالب سرگرم کننده یا خبری برایم فوروارد می کنند، گاه گداری ریپلایی می زنم و کامنتی، تحسین و تشکری، شوخی ای، چیزی اضافه می کنم تا توجه ام را نشان داده باشم.
با این کارها می خواهم بر «انسانی بودن» رابطه ای که گاهی به سمت رابطه ای صرفا الکترونیکی و کنشی مکانیکی که در خلال آن احساسی منتقل نمی شود تاکید کنم، و «شخصی»بودن و خاص بودن رابطه ی گیرنده-فرستنده را متذکر بشوم مبادا از یاد برود.
ناامیدکننده ترین صحنه وقتی است که می بینم کسی ایمیلی که خودم برای اش فرستاده بودم برای ام فوروارد کرده! و این کار نه یک بار و سهوا، بلکه چندین بار رخ می دهد! این یعنی همان اتفاقی که ازش برحذر بودم رخ داده است!

شما هم اگر رسم و رسوم من در آوردی در ایمیل و اینترنت بازی دارید بنویسید.

۰۷ خرداد، ۱۳۸۹

تهيه فهرست مآخذ و منابع

ممكن است براي توليد فهرست مآخذ مقاله يا گزارش تحقيق از منوي reference نرم افزار word استفاده كرده باشيد. اگر بعدا بخواهيد Bibliography تهيه شده با word را وارد نرم افزار EndNote كنيد. بايد endNote را نصب كنيد تا Plugin آن در word نصب شود. سپس با استفاده از آن، مآخذ را به endNote بفرستيد.
من يك بار موفق به اين كار شدم. اما مدتي بعد هرچه تلاش كردم نتوانستم فهرستي كه با منوي رفرنس ورد تهيه شده بود وارد اندنوت كنم. پس از سعي و خطاهاي بسيار كه من و همكارم انجام داديم، در نهايت متوجه شديم براي اين كه اين عمل موفقيت آميز باشد بايد حتما سرويس پك 1و2 ويندوز نصب شده باشد. البته ما اين كار را روي اين سيستم عامل ها ونرم افزارها امتحان كرديم و موفق بود:
windows XP و windows Vista
Word2007
EndNote X3

مرتبط: مدیریت استنادها و اطلاعات کتابشناختی

۰۶ خرداد، ۱۳۸۹

رفتارها و سیاست های اجتماعی

گالوپ میزان پذیرفتنی بودن بعضی رفتارها و سیاست های اجتماعی  از لحاظ اخلاقی را در امریکا اندازه گیری کرده است. گالوپ لیستی از 16 رفتار یا سیاست اجتماعی را به پاسخگویان ارایه کرده و موافقت و مخالفت آن ها را سنجیده است. این داده ها را بر حسب جنسیت و گرایش سیاسی هم نشان داده است. ضمنا تفاوت ی گروه ها را هم در موافقت با این رفتارها و سیاست ها مشخص کرده است.
فکر می کنم یکی از آرزوهای ما که جامعه شناسی می خوانیم دسترسی به چنین داده های جالبی در مورد جامعه خودمان باشد.


چهارتا از رفتارهایی که در لیست گالوپ بیش از همه اختلاف نظر در موردش وجود دارد عبارت اند از : خودکشی با کمک پزشک (احتمالا منظور مواردی است که بیمار به دلیل لاعلاج بودن یا غیرقابل تحمل بودن شرایطش می خواهد که پزشک از طریق اقدامی خاص یا دست نزدن به هیچ اقدامی مرگ او را تسریع کند)، روابط هم جنـ.س گرایانه، سقط جنین، بچه دار شدن نامشروع (خارج از چارچوب ازدواج). یعنی تعداد موافقان و مخالفان این چهار رفتار نسبتا نزدیک به هم است.
چهار رفتاری هم اتفاق نظر نسبی در مورد غیراخلاقی بودن شان وجود دارد عبارت اند از: خودکشی، شبیه سازی انسان، چندهمسری مردان، خیانت متأهلان.
این برخلاف بعضی چیزهایی است که در فیلم ها می بینیم و آن را به زندگی و نگرش امریکایی ها تعمیم می دهیم. 
این سوال همیشه برای من پیش می آید که رسانه ها تا چه حد تصویر دقیقی از نگرش ها و هنجارهای جامعه ی امریکایی ارایه می دهند؟
سوال دوم هم مقایسه همین نگرش ها و هنجارها در میان جوامع است. معمولا ما تصویری یکپارچه از غرب داریم، اما ظاهرا تفاوت هایی در این زمینه ها بین امریکای شمالی و اروپا هست که ما نادیده می گیریم.... در این موردها حرف زیاد است.
 

۰۵ خرداد، ۱۳۸۹

با منطق خودشان حرف بزنیم

خیلی وقت است که چنین چیزی توی ذهن ام می چرخد، نویسنده خوب و مبسوط در موردش نوشته است.
یک-دوسال پیش به وبسایت یکی از امامان جمعه رفتم و به ایشان ایمیل زدم و چیزی شبیه همین مضمون برای اش نوشتم، بس که فغان سر می داد (و می دهد) از بی حجابی و بی عفتی و روابط فلان و بهمان دختر و پسرها و هیچ حرف نمی زند از چیزهای دیگر.
به نظرم نیاز مبرم داریم به چنین نوشته هایی. برای این که حرف ما را با همان منطقی می زند که آن طرفی ها حرف می زنند و می فهمند. البته نه برای «سران» آن طرفی، بلکه برای عموم و «بدنه ی مردمی» که همچنان حامی سیاسی ایشان هستند. بخشی از تلاش رسانه ای مدافعان اصلاحات باید معطوف به چنین تبلیغاتی باید بشود.
مرتبط: اسطوره های بقا

خدمت جدید جست و جوگر علمی گوگل

پیرو تحولاتی که گوگل در خدمات موتور جست و جوی خود ایجاد کرده است، جست و جوگر علمی- تخصصی گوگل یعنی Google Scholar هم خدمت جدیدی ارایه کرده است. این خدمت ارزشمند که قبلا سایت های ناشران معتبر علمی-پژوهشی نیز برای آثار منتشرشده ی خود، ارایه می دادند، ارسال Alert بنا به درخواست و علایق پژوهشی شما است. محققان حرفه ای می دانند که این Alert ها به آن ها کمک می کند همواره از آخرین آثار و مقالات منتشرشده در مورد موضوعی خاص یا از نویسنده ای به خصوص مطلع باشند و تحولات موضوع پژوهشی مورد علاقه ی خود را بدون وقفه و باصرفه جویی در وقت، دنبال کنند.
روش کار:

1. وارد Google Scholar شوید.
2. Advanced search را انتخاب کنید.
3. در محل های خاص واژه های موردنظرتان را وارد کنید (کلیدواژه، نام نویسنده، سال)
4. search را بزنید.
5. روی علامت پاکت نامه که در بالای نتایج سرچ دیده می شود و اگر موس را روی آن ببرید عبارت "creat email alert" نمایان می شود کلیک کنید.
6. ایمیل خود را وارد کنید
7. منتظر بمانید تا ایمیل کسب تایید (confirmation) برای تان ارسال شود
8. روی لینک اول در ایمیل کسب تایید کلیک کنید و درخواست خود را تایید کنید.
9. منتظر Alertهای تان بمانید!

- لازم نیست برای دریافت این خدمت، اکانت گوگل (جیمیل) داشته باشید.
مساله: البته گوگل باید یک مشکل مهم تکنولوژی سرچ اش را در گوگل اسکالر حل کند. و آن این که متاسفانه فقط امکان سرچ کلیدواژه ها در کل متن و در عنوان (title) وجود دارد و گزینه های جزیی تری برای سرچ فیلدهای دیگر متن در اختیار محقق قرار نمی دهد. و بسیار عجیب است که این موضوع در گوگل اسکالر نادیده گرفته شده است.
سوال: ترجمه ی خوب برای Alert در این کاربرد خاص چه می تواند باشد؟!

۰۴ خرداد، ۱۳۸۹

مشورت با نخبگان برای نام گورستان



دوستم از مرکز یکی از استان های نسبتا تازه تاسیس به ام پیامک زده که : «سلام خوبی؟ اینجا از طرف شواری شهر مسابقه  نامگذاری برای گورستان داره برگزار می شه خوشحال می شم اگه کمکم کنی».[ مملکته داریم!؟]
چند لحظه تامل کردم، چند ثانیه ای فکر کردم نکند دارد شوخی می کند. اما شوخی نبود. جدی گرفتم، سی ثانیه ای به این فکر کردم که مثلا چه اسم جالبی می شود برای قبرستان پیدا کرد و اگر آدم حال داشته باشد بنشیند یک سری اسم جذاب که جوانب مختلف قبرستان را نشان بدهد و ضمنا جذاب باشد لیست کند... بعد از سی ثانیه دوباره به خودم آمدم: بدجوری دل ام برای خودمان سوخت...
یک دقیقه بعد اسمس زد که به عنوان «بانوی نمونه» (لابد برای تقدیر) دعوت اش کرده بودند به شورای شهر و ضمنا ازش درباره ی نام گورستان شهر هم نظر خواسته اند. این دوستم مهندس است و مدیرتولید کارگاه صنعتی است که همراه همسرش صاحب آن هستند و سال گذشته هم بانوی نمونه ی صنعتگر استان شده و مورد تقدیر وزارتخانه متبوع قرار گرفته.
به اش اسمس زدم: به شان بگو شما مثل آن عرب جاهلی هستید که وقتی حضرت علی گفت صاحب علم الهی است و پاسخ هر سوالی را می تواند بدهد، مرد عرب از ایشان پرسید: «بگو در ریش من چند تار مو هست؟»
مگر برای نامگذاری «قبرستان» از نخبگان مملکت نظرخواهی کنند...

۰۳ خرداد، ۱۳۸۹

كتاب و ... رايگان

اگر با تورنت آشنايي نداريد عمرتان بر فنا است! (عمر خودم تا همين پريروز بر فنا بود!) اين هم يكي از اعجازهاي اينترنت است.
اول نرم فازار ميكروتورنت (يوتورنت) را دانلود مي كنيد، بعد در جستجوگرهاي تورنت جستجو مي كنيد و كتاب، فايل صوتي، ويديو، برنامه تلويزيوني و ... را دانلود مي كنيد! چيزهايي كه ممكن است جايي روي وب خصوصا رايگان پيدا نكنيد احتمال دارد اين جا بتوان پيدا كرد. من از اين جستجوگر توانستم چيزهاي جالبي پيدا كنم.
هشدار: براي كساني كه معتاد به دانلود آرشيوكردن هستند، آشنايي با اين امكان خطرناك است!
1- بيت تورنت- ويكيپديا
2- تورنت چيست؟
3- آموزش دانلود تورنت

۲۲ اردیبهشت، ۱۳۸۹

تجربه ی رنج

وقتی به زندگی آدم های دور و برم -که تا حدی از زیر و بم داستان زندگی شان خبر دارم-نگاه می کنم، می بینم اکثرشان تجربه های سهمگینی از ناکامی، شکست و رنج دارند که برای از پا انداختن یک نفر کافی است، شاید برای نوشتن یک رمان پر نشیب و فراز پرسوز و گداز هم! این که آن ها علیرغم این تلخکامی ها چگونه به زندگی ادامه می دهند سوالی است که کم تر می پرسیم یا می توانیم بپرسیم. راست اش دل ام سخت می گیرد، احساس ترحم به ام دست می دهد... رنج می برم؛ حتما نه به اندازه ی خودشان... پیش خودم فکر می کنم کاش می توانستم کاری برای شان بکنم و از رنج شان (ام) کم کنم... و چه حس تلخی به ام دست می دهد وقتی می بینم هیچ کاری نمی توانم در این مورد برای شان انجام بدهم...
آیا این احساسات هم از عوارض جانبی دهه ی سی زندگی است؟!

۱۵ اردیبهشت، ۱۳۸۹

زوال: ترس از سايه ي خويش

"امسال" دانشگاه هاي كشور موظف شده اند از كليه ي پذيرفته شده گان مرحله ي كتبي آزمون دكتري تخصصي (كه معمولا در  آن اسامي چندبرابر ظرفيت اعلام مي شود) پيش از برگزاري مصاحبه (كه پس از آن اسامي قبول شده گان نهايي اعلام مي شود) بخواهند فرم هاي گزينش را تكميل كنند. يعني اگر هر دانشگاهي دو برابر ظرفيت پذيرش، اسم اعلام كرده باشد، براي نيمي از پركننده گان اين فرم ها، اساسا "گزينش"  موضوعيت ندارد! آن ها "بالقوه" حامل چه معنا [يا خطري] براي حاكميت هستند؟
اين را بايد چه طور تفسير كرد؟ آيا اين موضوع را مي توان به چيزي جز امنيتي تر شدن فضا به ويژه براي تحت نظر قرار دادن دقيق تر كساني كه لابد جزو نخبگان مملكت مي انگارندشان و كشف موقعيت فضايي و اجتماعي، شبكه ي روابط  اجتماعي، و پايش و كنترل تحركات و فعاليت هاي فعلي و احتمالي ايشان در آينده نسبت داد؟ به خصوص كه در اين فرم ها خواسته شده چهار معرف "ترجيحا فرهنگي" و "هم-استان" معرفي شود...
اگرچه با محدوديت هاي موجود، اپوزيسيون در وضعيت فلاكت باري گرفتار شده كه تقريبا نه راه پس دارد نه راه پيش، نبايد از نظر دور داشت كه حاكميت نيز.