۱۵ اردیبهشت، ۱۳۸۹

زوال: ترس از سايه ي خويش

"امسال" دانشگاه هاي كشور موظف شده اند از كليه ي پذيرفته شده گان مرحله ي كتبي آزمون دكتري تخصصي (كه معمولا در  آن اسامي چندبرابر ظرفيت اعلام مي شود) پيش از برگزاري مصاحبه (كه پس از آن اسامي قبول شده گان نهايي اعلام مي شود) بخواهند فرم هاي گزينش را تكميل كنند. يعني اگر هر دانشگاهي دو برابر ظرفيت پذيرش، اسم اعلام كرده باشد، براي نيمي از پركننده گان اين فرم ها، اساسا "گزينش"  موضوعيت ندارد! آن ها "بالقوه" حامل چه معنا [يا خطري] براي حاكميت هستند؟
اين را بايد چه طور تفسير كرد؟ آيا اين موضوع را مي توان به چيزي جز امنيتي تر شدن فضا به ويژه براي تحت نظر قرار دادن دقيق تر كساني كه لابد جزو نخبگان مملكت مي انگارندشان و كشف موقعيت فضايي و اجتماعي، شبكه ي روابط  اجتماعي، و پايش و كنترل تحركات و فعاليت هاي فعلي و احتمالي ايشان در آينده نسبت داد؟ به خصوص كه در اين فرم ها خواسته شده چهار معرف "ترجيحا فرهنگي" و "هم-استان" معرفي شود...
اگرچه با محدوديت هاي موجود، اپوزيسيون در وضعيت فلاكت باري گرفتار شده كه تقريبا نه راه پس دارد نه راه پيش، نبايد از نظر دور داشت كه حاكميت نيز.

۱ نظر:

میم سین گفت...

اینها نشانه های خوبی از زوال است. قبول دارم. فقط دارند هزینه ها را بالا می برند و گرفتاری ما و خودشان را