آیا انتظارداریم آدمی که یک عمر، در هر وضعیتی که قرارگرفته، در مقام فرودست (مثلاً فرزند، دانشآموز، دانشجو، مشتری، ارباب رجوع، کارگر، کارمند، بیمار و ...) علناً تحقیر شده است، وقتی همزمان (یا ناهمزمان) در وضعیتهایی در مقام فرادست قرار میگیرد (مثلاً والد، معلم، استاد، فروشنده، رئیس، مدیر، صاحب منصب، پزشک و حتی نگهبان و سرایدار یک ساختمان...)؛ بلندنظری پیشه کند، خودبزرگبین و خودشیفته نباشد و از تحقیر فرودستاناش – به هر شکل ممکن ودر دسترس- احساس رضایت و آرامش عمیق قلبی بهاش دست ندهد؟
و خروجی این سیستم آیا میتواند آدمهایی با ارزشهای اخلاقی متعالی باشد؟
۴ نظر:
تا حالاش که ادمای با ارزشی شدن البته نه همشون ولی خب همه جورش هست.به هر حال برای اون عده ای که به این دلیل بی ارزش بار اومدن چاره ای هست؟
قشنگ می نویسی اما به نظر من بهتره قالب وبلاگتو عوض کنی.اگر دوست داشتی تبادل لینک کنیم.من لینکتو داخل وبلاگم قرار دادم.خوشحال میشم منو بلینکی.
http://1scholar.blogspot.com
عنوان:اب نبات چوبی
چرا نه. درسته که بعضی انسانها صد در صد تحت تاثیر محیط قرار میگیرن، ولی همه نه. بنظر من با مطالعه و تفکر حتی در تحقیر کننده محیطها میشه ارزشهای اخلاقی رو در خودمون رشد بدیم.
متاسفانه این دقیقا از همون انتظارات نابجای نهادینه شده است.
دلم برای خودمون با این دنیای پر از انتظارات نامعقول می سوزه.
باهات موافقم ندا جان. وقتي فردي را مدام در مقام رعيت قرار داده اي و از او فقط اطاعت خواسته اي طبيعي است كه اگر به جايي برسد با زيردستانش رفتاري جز اين نخواهد داشت و بعيد است كه كسي بتواند در چنين فضايي ضد سيستم بار بيايد.
ارسال یک نظر