۱۳ اسفند، ۱۳۹۳

هديه!

اين سال نو هم هميشه مناسك خودش را داشته، ولي براي من بعضي مناسك قبل و بعدش كه ممكن است براي ديگران هيجان انگيز باشد، زياد جذاب و برانگيزاننده نيست! يك دو تاش اما براي ام هيجان انگيز است: يكي اش كه ذهن ام را اغلب درگير مي كند اين است كه امسال براي چه كساني تبريك بنويسم و اصلا چي بنويسم يا چي بفرستم يا ببرم. بقيه را نمي دانم، اما ليست آدم هايي كه بايد براي شان تبريك فرستاد، در سال هاي مختلف براي من فرق مي كند و متن هم قطعا براي افراد و در زمان هاي مختلف متفاوت است. داشتن يك تقويم روميزي زيبا و دلچسب هم يك هيجان ديگرم براي آغاز سال نو است! و نيز خريدن شيريني پذيرايي عيد. البته اين آخري به اندازه ي آن دو تاي اولي جذاب و مشغول كننده نيست از ديد من!

پارسال همين موقع ها توي لوازم تحريري چشمم به تقويم ديواري ظريف و رنگارنگي افتاد. فوري دو نسخه خريدم. بعدا يكي اش را كه به ني كسي خريده بودم هديه كردم، و يكي اش را براي خودم نگه داشتم و در محل كارم استفاده كردم. چند سال قبل هم همين جوري دو نسخه از يك تقويم روميزي خريدم، اما دومي را هديه نكردم و هنوز هست! به خاطر تصاوير زيباش نگه اش داشتم. امروز داشتم فكر مي كردم اگر تقويم هاي روميزي و ديواري امسال را نپسندم چه؟ همين جوري به سرم زد كه: كاش دوستي پيدا بشود كه آن قدر براي اش عزيز باشم كه يك تقويم زيباي كوچك براي ام هديه بياورد! يعني مي شود!؟

پ.ن. پارسال جايي نوشتم كه اگر رئيس بودم شيريني ها و شكلات هاي خوشمزه توي اتاق ام مي گذاشتم كه وقتي كاركنان براي تبريك عيد به دفترم مي آيند به شان تعارف كنم. يك دو نفر گفتند «حالا هم كه رئيس نيستي خب بگذار». ديدم حرف حساب است! اگرچه هميشه چيزي هست در بساط ام براي مهمان ها. اما يكي از كارهاي هيجان انگيز امسال ام انتخاب خوردني خوشمزه اي براي پذيرايي از هر كسي است كه بعد از تعطيلات نوروز به اتاق ام بيايد. آدم ها خوردني هاي خوشمزه اي كه از دست كسي گرفته اند و خورده اند يادشان نمي رود!

هیچ نظری موجود نیست: