آیا معنی این پست اینه که بدون داشتن پاسخ؛ احساس داشتن پاسخ رو داشته باشیم؟ چون اگر منظور این باشه که با وجود داشتن پاسخ؛ احساس داشتن پاسخ رو داشته باشیم که نیاز به گفتن نیست. این میشه همون پست قبلی. شاید من درست متوجه منظور نشدم.
مفهوماش این است که شما به هر حال «احساس» کنید پاسخ را دارید. حالا این که آیا این گزارههایی که به عنوان پاسخ دارید دقیق، کافی، واقعی و صحیح باشند مسالهی دیگری است(موضوع پست اولی) . اما همین که «خودت» قانع شده باشی پاسخ قطعی را داری خودش موهبتی است، نیست؟ (و این موضوع پست دومی است). البته میدانم که این قضیه میتواند سر دراز داشته باشد و کلی محل مناقشه واقع شود. من قصد ورود به این مناقشات را نداشتم، از همین رو به همان تک جملهها بسنده کردم. حسی بود که در لحظهی نوشتن آنها داشتم و ثبتاش کردم. همین.
۴ نظر:
بزرگ موهبتي ست !!!
:))))
آیا معنی این پست اینه که بدون داشتن پاسخ؛ احساس داشتن پاسخ رو داشته باشیم؟ چون اگر منظور این باشه که با وجود داشتن پاسخ؛ احساس داشتن پاسخ رو داشته باشیم که نیاز به گفتن نیست. این میشه همون پست قبلی. شاید من درست متوجه منظور نشدم.
چند نفر رو مي شناسم كه چنين حس هايي دارند و نميداني زنگيشان به چه آسودگي مي گذرد. توهم خيلي از آدمها را به خود خوشبخت بيني دچار كرده.
مفهوماش این است که شما به هر حال «احساس» کنید پاسخ را دارید. حالا این که آیا این گزارههایی که به عنوان پاسخ دارید دقیق، کافی، واقعی و صحیح باشند مسالهی دیگری است(موضوع پست اولی) . اما همین که «خودت» قانع شده باشی پاسخ قطعی را داری خودش موهبتی است، نیست؟ (و این موضوع پست دومی است). البته میدانم که این قضیه میتواند سر دراز داشته باشد و کلی محل مناقشه واقع شود. من قصد ورود به این مناقشات را نداشتم، از همین رو به همان تک جملهها بسنده کردم. حسی بود که در لحظهی نوشتن آنها داشتم و ثبتاش کردم. همین.
ارسال یک نظر