نفت باعث این توهم در ما شده که از همتایانِ جغرافیایی و تاریخی و فرهنگیمان پیشتر رفتهایم یا برتر از آنها هستیم...
نفت باعث شده دچار توهم شویم که ما (نیروی انسانی) انرژی هستهای، نانوتکنولوژی، سلول های بنیادی و ... را در این کشور (چنان که ادعا میشود) به جایی رساندهایم که همتایانمان نرساندهاند...
نفت باعث شده، چنین در عطش مصرف بسوزیم و چندین برابر آنچه تولید میکنیم مصرف کنیم (گوشی موبایلمان را چند ماه یکبار عوض کنیم، دکوراسیون منزل و محل کارمان را از جدیدترین ژورنالهای منتشر شدهی «آن طرف آب» انتخاب کنیم، مارک کفش و کلاهمان به آنچه مردمِ «آن طرف آب» میپوشند یکی باشد و الخ)...
نفت باعث شده خیلی بیشتر از تلاشمان و آنچه حقمان است بخواهیم...
نفت باعث شده موقع قیاس کردن که میرسد از تعبیر «در تمام کشورهای دنیا چنین است و چنان، چرا در مملکت ما چنین نیست و چنان» استفاده کنیم بیاین که تأمل کنیم «کشورهای توسعهیافته»، «تمام کشورهای دنیا» نیستند، و قیاس خودمان با آنها، قیاس مع الفارق است؛ چه ما باید با عراق و افغانستان و پاکستان و سوریه و ترکیه مقایسه شویم (چرا که نه؟)
نفت باعث شده بقیه به ما توجه کنند و ما دچار توهم «مهم بودن» و «پخی بودن» بشویم!
ما در طلسم نفت گرفتار شدهایم...
... و نفت افیون تودهها است!
مرتبط: اعجاز نفت
۵ نظر:
سلام.
همیشه چیزهای خوب شمشیر دولبه اند. کسانی که کهارت داشته باشند از این شمشیر نهایت استفاده رو میبرند اما اونهایی که توانایی لازم را نداشته باشند از این شمشیر علیه منافع خودشان استفاده میکنند.
ماجرای ما و نفت هم مثل همان کسی است که نابلدانه از شمشیری 2لبه به ضرر خود استفاده میکند.
فراموش نکنیم یکی از ابزار قدرت امریکه در اعمال قدرت جهانی ذخیره بالای نفت آنهاست. اما ما کجا و آنها؟!ا
درباره کامنتتان کاملا موافقم. اما متوجه 2مطلب نشدم. اول اینکه من کجا از عکسها و پوسترهایی با آن مضامین استفاده کردم. عکسی که در وبلاگ قرار داده شده بود مربوط بود به افتتاحیه کنگره.
شعارهایی هم که اشاره با آن کرده بودید هم شعارهایی هستند که تاریخ مصرف آنها زود گذر است. ما دنبال این هستیم که رئیس جمهوری را روی کار بیاوریم که برنامه و تشکیلاتش موجب رای آوردنش شده باشد و نه دروغها و مردم فریبیها انتخاباتی اش. اما شما بگویید، چه کنیم با ساختار هنوز توده ای جامعه ایران.
راستی از ملاقاتتان در وبلاگم خیلی خوشحال شدم.
چه سیاسی شد وبلاگتون!
میدانی ندا؛ دلم می خواهد عمیقا اعتراف کنم از خواندن وبلاگت کیف می کنم. از اینکه این قدر ریز و جدی و عمیق و دقیق می بینی، اینکه فارسی را این قدر پاکیزه می نویسی، هنوز اخلاق برایت این همه اهمیت دارد و سعی می کنی به ورطه فرومایگی نیفتی و... خلاصه همیشه بودنت و اینکه می نویسی یک جور قوت قلب است برایم بدون اینکه الان بتوانم توضیح دقیق تری درباره چگونگی اش بدهم. مثل ارتباط دو روح که از ازل یکدیگر را می شناخته اند و حالا یکی موفق می شود دیگری را نه کشف که پیدا کند. همیشه تحسینت می کنم... عمیقا و صمیمانه
هميشه گفته ام كه
نگوييد مرگ بر استعمار /مرگ بر استكبار /مرگ بر...
بگوييم مرگ برنفت
ارسال یک نظر