۱۵ خرداد، ۱۳۸۷

بهمن

انگار کن که تنها پای کوهی پر برف ایستاده‌ای، یا از آن به سختی بالا می‌روی... صدایی درگوش‌ات می‌پیچد: صدای فروغلتیدن بهمن... واقعیت است یا توهم؟ تا وقتی نبینی که پرشتاب و بی‌رحم به قصد بلعیدن‌ات به سمت تو حمله‌ور می‌شود؛ قرینه‌ای در دست نیست...

۳ نظر:

ناشناس گفت...

مسئله اینه که گاهی همون توهم هم می‌تونه آدمو ببلعه. آدمو بکشه

ناشناس گفت...

1- کامنت زیبایی بود. و از زاویه دیدی که من ازش قافل بودم
2- وبلاگت فیلتر شده الان هم از فیلتر شکن استفاده کردم که این رو بگم وگرنه من معمولا از فیلتر شکن استفاده نمیکنم. اگه میتونی یهدونه دیگه بزن نکته جالب اینجاست که هیچ چیز ممنوعه ای هم ننوشته بودی!

ناشناس گفت...

این پست آخری رو تحت تاثیر فیلم ماتریکس نوشتی؟:ی
اینکه چه چیزی تخیله و چه چیزی واقعیت واقعا بعد از مرک مشخص میشه منم کاملا باهت موافقم