۰۴ مهر، ۱۳۹۱

ژانر

1

اینا که بهت می گن: «شما جای خواهر/برادر [کوچکتر/بزرگتر] من هستید»

(هنوز به اون مرحله نرسیدم که کسی بهم بگه: «شما جای مادر من هستید» فکر کنم اون دیگه خیلی لج در آر باشه!!

2

اینا که تو یه احتجاج منطقی در مورد یک بحث کاملا عقلانی بر سر منافع شخصی طرفین، ابتدای بحث می گن: «ببین، من ناراحتی قلبی دارم».

آدم دلش میخواد بهشون بگه: «جمع کن بساط ات رو بابا».



پ.ن. تازگی نمیدونم چرا هی موقعیت هایی پیش میاد که دلم میخواد اون جمله ی آخر رو بگم! من تغییری کرده ام!؟ نشانه ی پیر شدن است این شاید!

۱ نظر:

ehsas گفت...

سلام

چه نیم نگاه جالبی !