«تصمیمات جمعی میتواند، به ویژه اگر غلط از کار درآید، سبب مشکلات زیادی شود. ایروینگ جنیس درباره منشاء یک چنین قضاوت های ضعیفی در گروه ها چنین اظهار می دارد که وفاداری به گروه ممکن است فرد را مانع گردد که سؤالات جدال انگیز و ناراحت کننده ای را مطرح سازد. اعضا ممکن است آن چنان علاقه مند به حفظ همنوایی و توافق جمعی درگروه باشند، که از انتقادات و حرف های اصلی، خودداری ورزند، به ویژه زمانی که یک مساله اخلاقی حادی مطرح می شود. نتیجه ی این طرز فکر معروف که «چوب لای چرخ نگذار» چیزی است که جنیس آن را «به فکر گروه بودن» می نامد، یعنی نوعی فرایند تصمیم گیری که طی آن اعضا از اطلاعات و راه حل هایی که با فرض های اصلی گروه نسبت ندارد، چشم پوشی می کنند.
]...[ معمولا مردم دریافت های خود را زمانی که با قضاوت های بقیه اعضای گروه تناقض دارد، مایل اند نادیده انگارند.»
مأخذ: درآمدی بر جامعه، رابرتسون، یان، بهروان، حسین، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، 1377.
۲ نظر:
سلام. ببخشيد كه دير سر مي زنم. يه كتاب خيلي خوب در زمينه روابط گروهي هست با عنوان روانشناسي توافق يا مذاكره كه استراتژي هاي جالبي را به افراد در مواجهه با موقعيتهاي مختلف مي دهد. احساس مي كنم افراد براي حفظ استقلال نظر و فكر بايد اين استراتژي ها را ياد بگيرند.
موضوع جالبی است. مرا به یاد خاطرات چند سال پیش انداختید. باید مطلبی در مورد آن در وبلاگم بنویسم......از وبلاگ پنجره ای رو به جامعه با شما آشنا شدم. اولین بار نیست که به وبلاگ شما سر میزنم. مطمئن هستم که مشتری دائم شما خواهم شد. سبک نوشته هایتان همان چیزی است که از یک وبلاگ انتظار دارم. تحلیل و رفتن به قلب موضوع. موضوعاتی که از چشم رسانه های روز نگر به دور میماند. همانطور که در یکی از پست هایتان هم اشاره کرده اید اهل روزنگاری و خاطره نویسی هم نیستید و این وبلاگتان را خواندنی تر میکند. در اولین فرصت لینک شما را با اجازه به وبلاگم خواهم افزود.
ارسال یک نظر