موفقیتِ آدمها چهقدر ناشی از عزم و تلاش شخصی، و چهقدر مرهون حمایتهایی است که دریافت کردهاند؟ آیا اصلاً موفقیت بدون دریافت پشتیبانی(های) صریح یا ضمنی، مستقیم یا غیرمستقیم، لفظی یا عملی، مادی یا معنوی ــو بهویژه حمایتهای بیچشمداشتــ میسر است؟ و در واقع امر، آیا آدمهای موفق (در معنای عرفی آن)، موفق میشوند ( و یا اصلاً امکانپذیر است که موفق شوند) پاسخ درخوری مستقیماً به شخصی (اشخاصی) که از جانبشان حمایت(هایی) دریافت کردهاند بدهند؟ و اگر این مبادله دستکم در مواردی ذاتاً یا بهناگزیر یکطرفه است؛ چگونه قابل توجیه است؟
آیا حمایت بیچشمداشت وجود دارد یا ممکن است؟ و آیا «انتظار دریافت حمایت بیچشمداشت» اخلاقی است؟ (اگر بخواهیم صادق باشیم، باید بپذیریم که «همه»ی ما در مواقعی چنین انتظاری داشتهایم ــبدون استثنا!) و اگر چنان انتظاری غیراخلاقی باشد این سؤال پیش میآید که چگونه ما اینچنین بیذرهای دغدغه و تأمل به عملی غیراخلاقی مشغول بودهایم؟!
اینها سؤالهایی است دربرابر همهي آدمهایی که خودشان ( یا دیگران) به طور نسبی آنها را موفق ارزیابی میکنند.
پ.ن: اگر این مسألهی موفقیت و پشتیبانی را با جنسیت در ارتباط بگذاریم، علاوه بر تأملات فوق یک سری سؤالهای دیگر هم تولید میشود که باشد برای فرصتی دیگر!
۱ نظر:
salam nashod emil bezanam man dar
razzan.blogsky.com
hastam mmnoon va eltemas daa(2a)
ارسال یک نظر