۱۴ مهر، ۱۳۸۶

پیـــچ

پیچی پیش روی‌ات است که می‌خواهی بازش کنی. ‌آچاری به دستت می‌دهند یا می‌رسد (یا به هر ترتیب به دست می‌آوری) که «چهارسو» است. به پیچ نگاه می‌کنی: «دوسو» است. آچار خوش‌دست، خوش‌ساخت و بی‌نقص است؛ اما حیف که این پیچ با آن آچار بازنمی‌شود... شاید آخرش یک کارد معمولی کارسازتر باشد!

۱ نظر:

UN گفت...

حق با تو هست. در ایران اون موقع که پیچ‌گوشتی (آچار) رو دستت میدن حتی نمیدونی این برا باز کردن پیچه. البته جاهای دیگه هم که جوانها بیشتر اختیار انتخاب پیچ‌گوشتی رو دارن، معیار انتخاب خیلی‌یهاشون زیبایی و راحتی دستهُ اونه. برا همینه که اکثر آدمای بعدها مجبورن برا پیچ‌گوشتی‌هاشون دنبال پیچ بگردن.
(این مثال پیچ‌گوشتی/آچار عالی بود.)

ناشناس