۰۱ آبان، ۱۳۸۶
انسان و خسران
چند روز پیش کسی توی تلویزیون سورهی عصر را میخواند: «والعصر، ان الانسان لفی خسر». دفعتاً توجهام را جلب کرد. نه این که قبلا نشنیده یا نخوانده باشماش، یا از کسی دربارهاش حرفی نشنیده باشم، این بار انگار چیزی را عمیقاً و با تمام وجود درک میکردم، فهمی که حاصلِ ادراکِ ماهیتِ زندگی است. ادراکِ این قضیه که انسان با ساختار وجودیاش، و جهان چنان که هست، ذاتاً طوریاند که امکان این که تو یک برندهی تمامعیار باشی هرگز وجود ندارد؛ همیشه چیزی را میبازی؛ همیشه. هر چیزی را که بهدست میآوری؛ وقتی برمیگردی و به پشت سرت نگاه میکنی میبینی چیزی از دست رفته است؛ دست کم «زمان».
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
salam. man 100% ba shoma movafegham. baraye hamin az forsat ha ta jayi ke mitoonam estefade mikonam. ama hamishe ye jaye kar milange!!!
ارسال یک نظر