خوب است یکی یک کتابی، مقاله ای بنویسد با عنوان «افسانه های عشق، ازدواج و طلاق». در آن جا تلقی های رایجی که در این مقولات وجود دارد اما با واقعیت تطابق ندارد بیاورد. شاید آدم ها با چشم های بازتری عاشق بشوند، ازدواج کنند و طلاق بگیرند. به نظرم خیلی از انتظارات و پیش بینی های آدم ها در این سه مورد واقع بینانه نیست.
ضمنا یکی از مهم ترین افسانه های عشق، ازدواج و طلاق این است: «موردِ ما با بقیه فرق می کنه»!
پ.ن. راستی با چشم باز می شود عاشق شد مگر؟!
ضمنا یکی از مهم ترین افسانه های عشق، ازدواج و طلاق این است: «موردِ ما با بقیه فرق می کنه»!
پ.ن. راستی با چشم باز می شود عاشق شد مگر؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر