۱۲ فروردین، ۱۳۸۵

آنچنان که پیدا است در هر جای دنیا که باشی -در کشوری صنعتی و توسعه یا فته یا در کشوری جهان سومی- باید سخت کارکنی تا سطح متوسطی ازرفاه مادی را برای خودت و احیانا آینده ات تامین کنی. اما حدس می زنم چیزی که زندگی در دنیای جهان سومی ما را سخت می کند احساس عدم امنیتدر ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی است که استرس های ریز و درشت روزانه و عمرانه را به ما تحمیل می کند. احساس نا امنی ای که عمدتا ناشی از بی هنجاری، بی ثباتی عمومی و در نتیجه پیش بینی ناپذیری زندگی است. فکر می کنم پیش بینی پذیر بودن روند زندگی مهم ترین منبع احساس امنیت و آرامش باشد.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

راستش به نظر من زندگی اون‌قدرا هم قابل پیش‌بینی نیست.

ناشناس گفت...

سلام. کاملا موافقم. ما در زندگی یاد گرفته ایم که حرص بزنیم. دلیل آن همیشگی نبودن امکانات است. یعنی گاهی اوقات اگر نجنبی موقعیت را از کف داده ای. از کف دادنی که گاهی جبران آن بسیار مشکل است.