میخواهیچیزی را اصلاح کنی؛ فرض کن رابطهای. تلاش میکنی و ناکام میمانی، و باز هم تلاش می کنی و باز هم ناکام...، بارها. تلاشات پاسخی درخورنمییابد. پا پس می کشی؛ خسته و نومید، در انتظار معجزهای یا وقتکشی!
۱ نظر:
ناشناس
گفت...
1- گاهی اوقات دیگران اساسا فکر نمی کنند نیاز به اصلاح داشته باشند. لذا اصلا تن به تغییر نمی دهند. 2- اگر ما فکر کنیم که برداشت ما از ضعفها و کاستی های دیگران صد در صد درست است و اگر فکر کنیم توانایی ما برای تغییر دادن کافی است و اگر فکر کنیم که ما از حق مسلم تغییر دیگران برخورداریمآنگاه شدت ناکامی ما چند برابر می شود.
۱ نظر:
1- گاهی اوقات دیگران اساسا فکر نمی کنند نیاز به اصلاح داشته باشند. لذا اصلا تن به تغییر نمی دهند. 2- اگر ما فکر کنیم که برداشت ما از ضعفها و کاستی های دیگران صد در صد درست است و اگر فکر کنیم توانایی ما برای تغییر دادن کافی است و اگر فکر کنیم که ما از حق مسلم تغییر دیگران برخورداریمآنگاه شدت ناکامی ما چند برابر می شود.
ارسال یک نظر