به نظر می رسد این نگاه کمی نخبه گرایانه باشد. دست بر قضا افتادن در این دام (نخبه گرایی) اتفاق بسیار ساده ای است! خودم هم بارها دراین دام افتاده ام، ولی الان فکر می کنم نخبه گرایی ما را از واقع بینی دور می کند، این از آن نتیجه گیری های سهل وممتنع است البته!
من زیاد وبلاگ نمی خوانم اما از همین گردش های کوتاه گاه و بیگاه، در مورد ماجرای لوگوی نوروز امسال، دو-سه نظر مخالف از افرادی خوش فکر و اهل تأمل دیدم. دلیل این مخالفت چه بود؟ به نظرم باید این مخالفت را به نخبه گرایی ایشان نسبت بدهیم. چرا انکار کنیم که واقعیت این است که صحبت کردن و شنیدن در مورد «تاریخ شمشیرهای ایرانی» کار هر کسی نیست و کاری هم نیست که هر جایی یا با هر مقیاس و تیراژی بشود انجام داد. به نظرم اتفاقا برای اذهان عامه مردم باید دست به دامان مفاهیم و موضوعاتی شد که سطحی تر و راحت الهضم تر و جذاب تر اند، چیزی مثل جشنی ملی و باستانی -که عید است ومبدا تاریخ یک ملت- و حواشی آن می تواند پتانسیل تبلیغاتی خوبی داشته باشد برای اولین گام های آشنایی. انکارکردنی نیست که بیشتر آدم ها با مطالبی که راحت تر و سریع تر فهم می شوند بهتر ارتباط برقرار می کنند، خواندن یا شنیدن در مورد تاریخ شمشیرهای ایرانی برای هر کسی جذاب نیست، به عبارت بهتر افراد معدودی در موقعیتی خاص ممکن است واقعا علاقه مند شوند که دراین مورد مطالب جزئی و دقیق را بدانند، خصوصا که آشنایی شان با ایران خیلی کم یا در حد صفر باشد. به هر حال من منکر این نیستم که باید چنین شواهدی را جمع آوری و معرفی کرد، اما این دو پروژه با هم منافاتی ندارند و از دید من حداقل در حال حاضر هر چه پتانسیل موضوع برای تبلیغاتی شدن وپاپیولارایز شدن بیشتر باشد موضوع مناسب تری برای مانور دادن است. نگاهم عوامانه است؟ گفتم که از افتادن در دام نخبه گرایی می هراسم!
۳ نظر:
ندا جان، من با فعالیتهایی مثل آشنا کردن مردم دیگر با نوروز و جشنهای ایرانی اصلا مخالف نیستم بلکه کلی هم ازش حمایت میکنم. چیزی که باهاش مشکل دارم و باید در یک فرصت دیگری در وبلاگم بطور مشخصتر در موردش بنویسم اینه که با گفتن اینکه ما باحالیم مردم از ما خوششان نخواهد آمد. اینکه مثلا گوگل لوگوی سالنو چینی را روی وبسایتش میگذارد برای این است که این مراسم خودش بحد کافی معروف شدهاست. این برخورد پرتوقعانه که ما بخواهیم بقیه را بطور بزور(مثلا پتیشن نوشتن به گوگل برای گذاشتن لوگوی نوروز رد حالی که کسی نوروز را نمیشناسد) متوجه خودمان کنیم به نتیجه نمیرسد. بلکه بیشتر این را نشان میدهد که ایرانیها خیلی گرسنه توجه بقیه به فرهنگشان هستند.
ولی با نکته کلیت که باید مواظب نخبهگرایی بود و باید روشهایی برای ترویج فرهنگ استفاده کرد که برای همه قابل درک باشد موافقم.
سلام. اين كامنت رو كه خوندم تازه جريان چي بود. شايد از بس كه نخبه گرايي ترسيده ام از اون ور بام افتاده ام.
تازه فهميدم جريان
ارسال یک نظر