۲۶ خرداد، ۱۳۸۵
رابطه هوش و موفقیت ؟
قند توی دل ما مادرها و پدرها آب می شود وقتی کسی بگوید :«بچه ت چه قدر باهوشه» یا اشاره به حرفی یا حرکتی یا خصوصیتی از او بکند و آن را نشانه ی هوش او تلقی کند؛ بی این که فکر کنیم آیا اساساً رابطه ای بین این ها و هوش وجود دارد یا نه! و چه قدر بعضی از ما سرشار از احساس غرور و افتخار ایم وقتی با آب و تاب برای کسی ازاین نشانه های مبهم سخن می گوییم! و هیچ فکر نمی کنیم که استعداد و توان ذاتی «دیگری» چگونه می تواند مایه ی غرور و تفاخر« ما» باشد؟! و هیچ فکر نمی کنیم که تجربه نشان می دهد که همبستگی شدیدی بین هوش ( در معنای متعارف آن،IQ) و موفقیت در بزرگسالی وجود ندارد و منطقی تر این است که هوش را تنها «یکی» از چندین پارامتر مؤثر در موفقیت که اتفاقا به زعم من چندان هم برتری و اهمیتی بیش از فاکتورهای دیگر ندارد بدانیم. زمینه خانوادگی و تربیتی، فرصت های اجتماعی، مهارت های اجتماعی، شانس ( به معنای موقعیت های تصادفی که شخص با آن روبرو می شود)، (و شاید عوامل دیگر که الان به ذهن من نمی رسد) می توانند نقش به مراتب فعال تری نسبت به «هوش» در موفقیت افراد ایفا کنند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
از قسمت ‹لينكگرد سايت من› به اين مطلب لينك داده شد.
کاملا موافقم
اگر مختار باشم از بین هوش و پشتکار تنها یکی را انتخاب کنم قطعا پشتکار را انتخاب خواهم کرد چرا که فرد با هوش بی پشتکار از بهره هوشی اش استفاده ای نخواهد کرد ولی فرد کند ذهن با پشتکار نهایتا به سر منزل مقصود خواهد رسید.
ارسال یک نظر