۰۶ تیر، ۱۳۸۵

جامه ی نو

حدود دو سال پیش رئیس قوه ی قضائیه تصمیم گرفت جلساتی ترتیب دهد که در آن رأساً و شخصاً به دعاوی مردم رسیدگی کند. به زودی خیل جمعیت مشتاق برای حضور در این جلسات به حدی رسید که کار به کاسبی و بازار سیاهِ «نوبت» در این جلسات کشید.
چندی بعد عده ای از شهرستان ها نیز برای حل مشکلات قضایی و حقوقی شان به تهران هجوم آوردند تا راهی به این جلسات بیایند و گره کارشان، رأساً به دست قاضی القضات مملکت گشوده شود. اندکی بعدتر برای حل همین معضل، دستگاه قضایی تصمیم گرفت با راه اندازی سیستم ارتباطی مبتنی بر ویدئوکنفرانس، شهرستانی ها را با جلسات مزبور در تهران مرتبط کند. آن ها امیدوار بودند که با پوشاندن جامه ای مدرن بر قامت شیوه ای که برای حل و فصل اختلافات در صدها سال پیش در جوامع بسیار کم جمعیت تر و با پیچیدگی های بسیار کم تر از امروز، به کار می رفته گره از کار فروبسته ی ملت بگشایند.

با روی کار آمدن دولت جدید، این رویکرد رونق تازه ای یافت: یکی از وزرا در یکی از اولین مصاحبه هایش شماره تلفن همراه خود را اعلان کرد تا مردم مشکلات شان را در مورد سازمان مطبوع او مستقیما با وی درمیان بگذارند و تضمین داد که به همه شکایات رسیدگی خواهد کرد. و البته می شد حدس زد که چه اتفاقی خواهد افتاد.

به گواهی رسانه ها رئیس جمهور نیز در سفرهای استانی پرشمارش، هر بار ده ها هزار نامه از دست مردم دریافت می کند، و گفته می شود تنی چند از اطرافیان رئیس جمهور مسؤول رسیدگی و پاسخگویی به تک تک این نامه های مردمی هستند. و اخیراً حتی ادعا شده است ایشان خود برخی نامه ها را می خواند و در حاشیه نامه ها دستور پیگیری صادر می کند.

طی روزهای گذشته جراید نوشتند که در پی تخلفاتی که در مورد واگذاری وام مسکن در بانک های ذیربط رخ داده و شکایات مکرر مردم؛ رئیس جمهور پسر خود را به صورت ناشناس به عنوان ارباب رجوع به بانک ها فرستاده تا نحوه ی برخورد بانک ها را با مردم دراین مورد خاص به او گزارش کند.

این تحرکات را به چه چیز باید تعبیر کرد؟ ایجاد سیستمی در دل نهاد قضایی و اجرایی برای رسیدگی به نامه ها و خواسته ها و شکایات مردم از دستگاه های تحت امر این نهادها، و حتی استفاده از فرزند یک مقام اجرایی -که خود رسما مسؤولیتی ندارد – برای نظارت و بازرسی غیررسمی چه معنایی می تواند داشته باشد؟ مردمی بودن ( یا مردمی تر شدن) این دو نهاد؟ تلاش بی شائبه و خالصانه این نهادها و متولیان آن ها برای حل مشکلات مردم؟

به نظر می رسد این اتفاقات را بیش از همه باید نشانه ی ناکارامدی مفرط و فساد دستگاه اجرایی، قضایی، نظارتی و کلاً نظام اداری دانست که در آن مردم و مسؤولان از گردش امور بر اساس سیستم پیش بینی شده ناامید شده اند. در افق دید این هر دو عده، دیگر امیدی برای حل مشکلات و احقاق حقوق از مجاری مرسوم قانونی و طبق روند رایج اداری نیست، با طراحی چنین شیوه هایی برای حل معضلات مردم، گویی نظام اداری، اعتبار، صلاحیت و قابلیت خود را انکار می کند و عجز خویش را علناً اعلام می کند، و مردم نومید و خسته نیز مشتاقانه و ناگزیر آن را پذیرفته اند.

سؤال این جا است که واقعا چنین شیوه و سیستمی در غیاب یک نظام بوروکراتیک کارامد می تواند( در کوتاه مدت یا بلندمدت) جوابگوی مسائل کشوری به بزرگی ایران آن هم در دنیایی به پیچیدگی امروز باشد؟ و سؤال دیگر این که آیا تضمینی وجود دارد که آفات عمومی که دامنگیر نظام اداری هست، این سیستم جدید را گرفتار و زمین گیر نکند؟

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام. راستش من هر وقت اینجور اخبار را میشنوم یاد داستانهایی می افتم که در مورد شاه عباس و موارد مشابه در زمانهای قدیم گفته میشد که شبها با لباس مبدل به میان مردم میرفتند و وضع زندگی آنها را از نزدیک میدیدند. واقعیت این است که مردم ما هنوز به چیزهای مدرن به اندازه چیزهای سنتی اعتماد ندارند. مثلا اگر برای درمان به عمل جراحی احتیاج داشته باشند ولی عطار سر کوچه شان یک داروی گیاهی را معرفی کند به اثر داروی گیاهی بیشتر اعتماد میکند. در مورد نظام حاکم هم مردم به شیوه های قدیمی بیش از شیوه های مدرن نظارت اعتقاد دارند. این نکته ای است که دست اندرکاران امروز بسیار خوب دریافته اند و از آن برای به دست آوردن دل مردم استفاده میکنند. شما میتوانید تصور کنید جواب دادن رییس جمهور به نامه یک شهروند تا چه حد میتواند در محبوبیت ایشان در بین اطرافیان و خود نویسنده نامه موثر باشد. مردم عامی و عادی به راندمان روش فکر نمیکنند اما از اینکه رییس جمهور یا فلان مقام دست نیافتنی برای آنان ملموس و دست یافتنی شده خرسند و راضی میشوند. به هر حال من فکر میکنم کارکرد اینگونه کارها بیش از آنکه حل مشکلات مردم باشد ایجاد محبوبیت و اعتماد مردم به دولتمردان ( و نه سیستم ) است.

ناشناس گفت...

راستی ممنون میشم اگه هر بار موضوع جدید مینویسید با استفاده از همان لینکی که توی وبلاگ گذاشته ام اصطلاحا «پینگ» کنید. این کار باعث میشود تا لینک شما در لیست من و سایر کسانی که بلاگ رولینگ دارن بالا رود و من متوجه نوشته شدن مطلب جدید شما شوم. بارها پیش آمده است که چند مطلب شما را با هم خو.انده ام و از اینکه به محض نوشتن متوجه آنها نشده ام متاسف شده ام. ممنونم.