تنها سریال مورد علاقه ی من در سیمای جمهوری مقدس، سریالی استرالیایی است به اسم «پرستاران» [All Saints] که سه شنبه شب ها پخش می شود و این تنها سریالی است که مشتری دائمی اش هستم! چیزی که بیش از همه برای من جالب توجه است شخصیت پردازی و به ویژه ظرافت روابط انسانی است که دراین فیلم به تصویر کشیده شده. سوالی که همیشه به ذهنم می آید این است که آیا واقعاً در آن جامعه روابط انسانی به همین شکل است یا فیلم خواسته تصویری از «آن چه باید باشد» نشان بدهد؟ اگر حقیقتاً واقعیت به همین صورت باشد باید دست مریزاد گفت به جامعه ای که چنین آدم های منطقی و بالغی تربیت کرده، هر چند به نظر نمی رسد فیلم چنین ادعایی داشته باشد ( با توجه به رفتار بیمارانی که در هر اپیزود به طور مستقل وارد واز داستان خارج می شوند این طور استنباط می کنم). شخصیت های اصلی و ثابت دراین فیلم علیرغم آن که ظاهراً «قدیس» نامیده شده اند اما قدیس نسیتند و چنین ادعایی هم ندارند، آن ها خطا می کنند؛ خطاهای کوچک، خطاهای بزرگ، اما این اهمیتی ندارد، مهم «رفتار بالغانه» ای است که در پی این خطاها و کشاکش های اجتناب ناپذیر ارتباطی رخ می دهد. آن ها خطا می کنند اما در زندگی اجتماعی آن ها، خطا دیوار کجی نیست که تا ثریا کج بالا برود، امکان بازگشت همیشه وجود دارد، و آن ها همیشه فرصت بازگشت را به یکدیگر می دهند. آن ها صداقت، همدلی، شیوه برخورد و تحلیل منطقی قضایا و شیوه درست ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را آموخته اند. این شیوه ها در روابط مختلف پرستار-بیمار، پزشک-بیمار، پزشک-پرستار، همکاران، و همسران نشان داده می شود. یکی دیگر از مضامینی که در این فیلم برای من جالب است - به عنوان یک ایرانی که با این مضمون کم و بیش بیگانه است!- تأکید بر آداب «حرفه ای گری» در رفتار شخصیت های فیلم به عنوان پزشک و پرستار است که به نحوی دیدنی به نمایش درآمده. فیلم به طرز بسیار زیبا و حیرت انگیزی -علیرغم استعداد ذاتی پرداختن به چنین مباحثی- به دام زیاده گویی نمی افتد و در نهایت ایجاز تمام آن چه باید گفت می گوید، و اتفاقا یکی از ویژگی های ممتاز و -از دید من- اعجاز آمیز این سریال همین ریتم آن است و این هم البته چیزی است که عمراً در هیچ سریال ایرانی یافت نمی شود! از بازی های خوب هم که حرفی نمی شود زد! از حق نگذرم دوبله ی خوبی هم شده و حالا که قسمت های زیادی از این سریال پخش شده، صداها خیلی خوب در قالب شخصیت ها جاافتاده اند. هر چند به نظر می رسد بخش هایی هرچند کوتاه از این سریال هر بار به زیر تیغ قیچی می رود اما با توجه به سبک خاص این فیلم و ایجاز حاکم بر آن -که پیش تر به آن اشاره کردم- چندان آزاردهنده نیست . (البته اگر زیاد کنجکاو نباشید!)
پی نوشت1: «جمهوری مقدس» عنوان کتابی است از محمد قوچانی که گویا مجموعه مقالات منتشر شده اش در روزنامه ها است. از کنایه هوشمندانه ی نهفته دراین تعبیر سخت خوشم آمد!
پی نوشت2: حدود 8-9 سال پیش سریالی با نام «سوداگران» پخش می شد که از الگویی مشابه برخوردار بود: سریالی که مربوط به شاغلان در حرفه ای خاص (عده ای کارمند یک شعبه کارگزاری بورس) بود و از ریتم و فضایی کاملاً مشابه پیروی می کرد. به نظرم محصول کانادا بود و نام اصلی اش [Traders] بود. سریالی که به دلایل نامعلوم هرگز تکرار آن پخش نشد!
پی نوشت3: صفحه رسمی سریال در سایت تلویزیون استرالیا و لیست جوائزی که سریال برده
پی نوشتِ پی نوشت3: لیست جوائز نشان می دهد که ظاهرا خود استرالیایی ها هم از تصویری که ازشان دراین سریال نمایش داده می شود خوش شان می آید، آیا ما چنین سریالی داریم؟
۴ نظر:
من فکر میکنم تصویری که از بیماران و شاغلین در آن سریال نشان داده شده چندان دور از واقعیت نیست. همانطور که میگویی رفتارها اینجا بسیار بالغ تر از کشور ماست. در مجموع مردم منطقی تر و واکنش ها قابل انتظار تر از ایران است. از لجبازیهای بچه گانه کمتر سراغی میتوان یافت. دیروز برای بازدید از یک مرکز تحقیقات به سوی دیگر شهر رفته بودم. برای بازدید بخشهای مختلف با یک هلندی که برای معاینات آمده بود همراه شدم. نحوه همکاری این فرد با مرکز برایم بسیار جالب بود. نمیتوانم دقیقا بگویم چه چیزی در رفتارش برایم جذاب بود ولی میتوانم بگویم در طول سالهایی که در ایران با بیماران سر و کار داشتم آرزو میکردم یکی زا بیمارانم مانند او باشد !
خانواده ما هم از طرفداران این سریال هستند.
اصل قضیه همون درآورن ریتم درست و ایجاد تعادل بین چند داستان توی هر قسمت ئه.واقعن پرستاران می تونه یه نمونه ی خوب باشه.
سلام. هر قسمت این سریال 60 دقیقه است و تلویزیون ما هیچ وقت بیش تر از 40 دقیقه پخش نمی کنه. مثلا هفته ی پیش 34 دقیقه بود سریال. حالا ببین چی هست که با این همه سانسور باز هم این قدر خوبه و ریتمش رو حفظ کرده. ما که خیلی دوستش داریم
ارسال یک نظر