۲۱ تیر، ۱۳۸۶

شهود معلمی و عدالت

من البته هرگز در موقعیت معلمی نبوده‌ام که بدانم ایستادن روبروی تعداد نسبتاً زیادی آدم چه حسی دارد، و نمی‌دانم کسی که در آن جایگاه ایستاده تا چه‌ حد نسبت به افراد مقابل‌اش اشراف دارد، یا طی یک ترم یا یک سال تحصیلی؛ گذشته از ارزیابی رسمی و تشریفاتی‌ای که به عمل می‌آورد تا چه حد شناخت نسبت به افراد مقابل به دست می‌آورد. چیزی که به نظرم می‌رسد و دست کم دو-سه جا از کسانی که در این موقعیت هستند شنیده‌ام این است که معلم به تجربه نسبت به شاگردان‌اش کم و بیش به شهود یا بینشی می‌رسد که فارغ از ارزیابی رسمی است و البته ممکن هست بر شیوه‌ی تفسیر معلم از ماحصل ارزشیابی رسمی‌ فرد هم تأثیر بگذارد و این موضوعی است که کاملاً به انتخابِ خودِ معلم بستگی دارد؛ به این که چه‌قدر به شهودش اهمیت بدهد یا چه‌قدر ارزشیابی رسمی را دارای اعتبار بداند.

فکر می‌کنم چیزی که ما –در جایگاه دانشجو یا دانش‌آموز- اغلب نادیده می‌گیریم، همین تأثیر شهود معلم در قضاوت‌اش هست. به حساب نیاوردن تأثیر عامل شهود، احتمالاً گاهی موجب سوء تعبیرها یا تشکیک‌هایی در مورد عادلانه‌ بودن رفتار معلم می‌شود.

سؤال این جا است که آیا معلم به نحوی می‌تواند مانع از چنین تشکیک‌هایی بشود؟ آیا تنها راه اثبات عدالت معلم، تکیه‌ی محض بر نتایج ارزیابی رسمی (امتحان کتبی) است؟ و آیا «هرگونه» امتحان کتبی‌ای، ولو این که به دقت کامل تصحیح شود و کل بار ارزشیابی دانشجو یا دانش‌آموز را به دوش بکشد، می‌تواند به مثابه‌ی ترازوی عدالت عمل کند؟ آیا اصلاً کارکرد مثبت این شهود (اگر دارد) آن‌قدر هست که ارزش زیر سؤال رفتن عدالت معلم را داشته باشد؟ و مهم‌تر از همه این شهود تا چه حد قابل اعتماد است؟

من فعلاً جوابی برای این سؤال‌ها ندارم...

هیچ نظری موجود نیست: