به نظرم احساس امنیت ترکیبی از دو مقوله ی مجزا است: بخشی از احساس امنیت مربوط به میزان تهدید بالقوه ای میشود که فرد نسبت به حقوق اجتماعی، جان، مال و آبروی خودش (و وابستگان اش) احساس می کند. اما بخشی از آن به نظرم مربوط به میزان اعتمادی است که فرد به سیستم پلیسی و قضایی کشورش دارد، به این معنی که افراد چه قدر احساس کنند در صورتی که حقوق اجتماعی، جان، مال و آبروی شان مورد تهدید و تعرض قرار گرفت به مدد سیستم پلیسی و قضایی قادر خواهند بود حق شان را اعاده کنند و تا چه حد مطمئن باشند که فرد متجاوز مورد شناسایی، پیگرد و مجازات قرار گیرد. در واقع این بخش دوم خود شامل دو بخش است: اعتماد به سیستم پلیسی در کشف جرم (اگر جرم را در این جا به طور عام «تعرض به حقوق دیگران» تعریف کنیم) و اعتماد به سیستم قضایی در رسیدگی به جرایم و مجازات عاملان.
۱ نظر:
نرم افزاری که معرفی کردید خیلی باید جالب باشه. من مدتهاست به یه دفترچه یادداشت الکترونیکی که همیشه همراهم باشه و فارسی توش بنویسم و همه جا هم همرام باشه فکر می کنم. شاید این یکی مشکلم رو حل کنه. دوم اینکه این دغدغه ای مادرانه ای که شما دارین منو از پارسال درگیر خودش کرده. آدم اگه احساس مسئولیت بکنه اصلا خوابش نمی بره بخاطر بچه ها. این موضوع مفصله یم خوام تو وبلاتگم استمداد بطلبم
ارسال یک نظر