همزمان عصبی کننده و شگفت آور است که از انصاف و میانه روی ات سوء استفاده شود.
پ.ن. وقتی این جور فکرها به ذهن ام می رسد، فورا متعاقب اش این به ذهن ام می آید که آیا وقت هایی یا با کسانی بوده که من هم چنین کرده ام؟ اگر یادم نیاید هی مغزم را تحریک می کنم که چیزی یادم بیاید، بیشتر به این نیت که مطمئن شوم من چنین رفتاری با کسی نکرده ام و خیال ام از بابت «خوب بودن» خودم راحت شود!! و اگر دست بر قضا مواردی از چنان رفتاری در خودم سراغ کنم، سخت از خودم خجالت می کشم، و دچار احساس گناه و عذاب وجدان و بدهکاری نسبت به کسی می شوم که با او چنین کرده ام...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر