۲۵ شهریور، ۱۳۹۰

ضربه

خیلی وقت است که روزنامه تقریبا نمی خوانم، مجله نمی خرم یا می خرم و نمی خوانم، هیچ شبکه ی تلویزیونی نمی بینم، سایت خبری نمی روم و نمی خوانم، مشتری پر و پاقرص و هر روزه ی هیچ شبکه ی اجتماعی نیستم ... خبرهای «بد» اما، چند ساعت دیرتر از بقیه، مثل شهاب سنگ های غول پیکر از دور دست، یا مثل تیری از غیب توی سر چنین آدمی می خورد که محرومیت خبری خودخواسته ای را برگزیده است...

«خبر بد»؟! «بد»؟! چه واژه ی سخیف و سبک و خنثی و بی بو و خاصیتی... واژه کم آورده ام...

هیچ نظری موجود نیست: