۰۱ مهر، ۱۳۹۰

احساس ترس

توجه ام به «ترس» جلب شده اخیرا. چه حس مکرری است در زندگی روزانه برای ما، حال آن که اغلب خودآگاهی به اش نمی یابیم و لمس اش نمی کنیم: ترس از دست دادن چیزهایی که داری، ترس به دست نیاوردن چیزهایی که رؤیای داشتن شان را بافته-ای، ترس نزدیک شدن به کسی یا نزدیک شدن کسی به ات، ترس نزدیک ماندن کسی به ات، ترس دور شدن از کسی یا دور شدن کسی از تو، ترس دورماندن کسی ازت... و شاید هر چه بیش تر سنی ازت می گذرد و وابسته تر می شوی به آدم ها و چیزهای مزبور، و بیش تر برای ات اهمیت می یابند، این ترس ها هم بیش تر می شود...

هیچ نظری موجود نیست: