جامع و مانع است: «پنج سوالی که باید قبل از پدر یا مادر شدن از خودم بپرسم»
وقتی اولین بچه «از آب و گل» در می آید، همه سراغ دومین بچه را می گیرند! می شود همین سؤال ها را در مورد بچه ی دوم هم پرسید (و بلکه بچه های بعدی!!!). البته به نظر من در مورد بچه ی دوم باید دست کم دو سؤال دیگر هم به پنج سوال پیشین افزود:
6- آیا بچه ی اولی، اکنون به خواهر/برادری نیاز دارد؟
7- آیا بچه ی اولی، در آینده (بزرگسالی) به خواهر/برادری نیاز دارد؟
پاسخ من به پنج سؤال اول و بلکه ششمی منفی است. تنها برای پاسخ منفی به هفتمین سؤال تردید دارم... در باطن سؤالات 6 و 7، سؤال مهمی نهفته است: آیا «من» مسؤول برآوردن نیاز بچه ی اول ام به خواهر/برادر هستم؟
نکته: درست یا غلط معتقدم هیچ کسی به اندازه ی خواهر یا برادرت که تحت یک تربیت بزرگ شده و خاطرات و هویت مشترک دارید به تو نزدیک نیست. بیش از هر کسی این آدم ها با فکر و احساس ات همراهی دارند، محرم و دلسوز و غمخوارت اند و ...
۴ نظر:
سلام. سوالهای ششم و هفتم جالب بودند. اکر چه تصمیم برای داشتن بچهٔ اول چالش بزرگتری است تا بچههای بعدی.
موافق ام. تصمیم برای اولی چالش بزرگ تری است، در عین حال که متاسفانه(!) وسوسه ی بزرگ تری هم هست!
تصور من این است که همچنان که دو فرزندی در عرض مدت نسبتا کوتاهی در ایران در میان طبقه ی متوسط شهرنشین رواج یافت، ظهور ارزش ها و سبک های جدید زندگی می تواند بی فرزندی را هم به طور محدود و در میان قشر خاصی رواج بدهد.
آیا سوالات دارای ارزش رتبی هستند؟ اگر سوال 6 پاسخ منفی داشت، خود به خود طرح سوال 7 موضوعیت نمی افتد؟ عسک این دو با چالش جدی تری همراه است: اگر پاسخ 7 مثبت بود، سوال 6 بی معنا خواهد شد.
راست اش برای یک نوشته ی وبلاگی تا این حد تأمل نمی کنم! خبط بزرگی است به نظرتان!؟
ارسال یک نظر